responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 9  صفحه : 320

در نتيجه منظور از محرمات آن محرماتى خواهد بود كه خدا و رسولش محمد بن عبد اللَّه 6 بوسيله دعوت اسلاميش تحريم نموده، و نيز نتيجه آن مقدمات اين خواهد شد كه اوصاف سه‌گانه‌اى كه در آيه مورد بحث ذكر شده به منزله تعليلى است كه حكمت فرمان به قتال اهل كتاب را بيان مى‌كند.

از همه آنچه كه گفته شد وجه فساد اين قول كه معنا ندارد اهل كتاب محرمات اسلامى را بر خود حرام كنند مگر وقتى كه خودشان هم مسلمان شوند، و ما دام كه مسلمان نشده‌اند گلايه قرآن بر ايشان وارد نيست به خوبى معلوم مى‌گردد.

وجه فساد اين اشكال اين است كه واجب نيست كه قتال با اهل كتاب براى اين باشد كه ايشان نيز محرمات اسلامى را بر خود حرام كنند، ما هم اين را نگفتيم، بلكه گفتيم منظور اين است كه زير دست حكومت اسلامى قرار بگيرند، و جرأت نكنند علنا مرتكب محرمات شوند، و آشكارا شراب بنوشند و گوشت خنزير بخورند، و كسب نامشروع كنند و خلاصه اينكه نبايد تظاهر به فساد نمايند و اگر مى‌كنند بايد در بين خودشان و به صورت مخفيانه انجام گيرد.

و بعيد نيست كه جمله‌(وَ هُمْ صاغِرُونَ) اشاره به همين معنا باشد، كه توضيحش در ذيل خود آن جمله خواهد آمد- ان شاء اللَّه.

[مراد از حق بودن دين، و معناى توصيف اهل كتاب به عدم تدين به دين حق‌]

وصف سومى كه از ايشان كرده اين است كه فرموده:(وَ لا يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ) دين حق را سنت و روش زندگى خود نمى‌گيرند.

اضافه كردن دين بر كلمه حق، اضافه موصوف بر صفت نيست تا معنايش آن دينى باشد كه حق است، بلكه اضافه حقيقيه است، و منظور آن دينى است كه منسوب به حق است، و نسبتش به حق اين است كه حق اقتضاء مى‌كند انسان آن دين را داشته باشد، و انسان را به پيروى از آن دين وادار مى‌سازد.

و اگر با اين حال مى‌گوئيم دين، انسان را به حق مى‌رساند اين گفتار مثل تعبير به طريق حق و طريق ضلالت است كه به معناى طريقى است كه براى حق و يا طريقى است كه براى باطل است، و يا به عبارتى ديگر، به معناى طريقى است كه غايت و هدف آن حق و يا باطل است.

دليل اين معنا نكته‌اى است كه از آيه‌(فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها لا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ)[1] و همچنين از آيه‌


[1] توجه خويش به اين دين معتدل برقرار كن( دينى كه همان) فطرت خدا است كه مردم راى بر آن فطرت آفريده، تبديلى در خلقت خدا نيست اين است دين قويم ولى بيشتر مردم نمى‌دانند. سوره روم آيه 30

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 9  صفحه : 320
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست