responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 9  صفحه : 190

اين جمله خطاب است به مهاجرين طبقه اول و به انصار، و در اين خطاب مهاجرين بعدى و آنهايى را كه بعد از اين ايمان مى‌آورند و با طبقه اول به جهاد مى‌پردازند به آنان ملحق كرده و در مساله ولايت، ايشان را نيز شركت داده است.

(وَ أُولُوا الْأَرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْلى‌ بِبَعْضٍ فِي كِتابِ اللَّهِ ...) اين جمله راجع به ولايت ارث است كه خداوند آن را در ميان ارحام و خويشاوندان تشريع مى‌كند، و آن را منحصر در ارحام مى‌نمايد و اما بقيه اقسام ولايت منحصر در ارحام نيست.

[ (منسوخ گشتن حكم ارث به مؤاخات (برادر خواندگى)، بطلان قول به عصبه در ارث و ...)]

اين آيه حكم سابق را كه عبارت بود از ارث بردن بسبب عقد برادرى نسخ مى‌كند، چون قبل از اين آيه پيغمبر 6 در اوايل هجرت حكم ارث به مواخات را در ميان مسلمانان اجراء مى‌كرد و اين خود روشن است كه آيه شريفه ارث به قرابت را بطور مطلق اثبات مى‌كند چه اينكه وارث داراى سهم باشد و چه نباشد، چه اينكه عصبه باشد و يا نباشد.

بحث روايتى‌

در مجمع البيان از امام باقر (ع) روايت مى‌كند كه فرمود: مسلمانان صدر اسلام به سبب مواخات (عقد اخوت) از يكديگر ارث مى‌بردند[1].

مؤلف: اين روايت هم دليل نمى‌شود بر اينكه آيه‌(إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا) در باره ولايت اخوت نازل شده.

و در كافى به سند خود از ابى بصير از ابى جعفر (ع) روايت كرده كه فرمود:

دايى و خاله وقتى ارث مى‌برند كه كسى با ايشان نباشد، چون خداى تعالى مى‌فرمايد:(وَ أُولُوا الْأَرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْلى‌ بِبَعْضٍ فِي كِتابِ اللَّهِ)[2].

مؤلف: اين روايت را عياشى نيز از ابى بصير از امام ابى جعفر (ع) نقل كرده ولى سندش را ذكر نكرده است‌[3].

و در تفسير عياشى از زراره از ابى جعفر (ع) نقل كرده كه در تفسير آيه‌


[1] مجمع البيان ج 4 ص 561

[2] فروع كافى ج 7 ص 119

[3] تفسير عياشى ج 2 ص 71 ش 83

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 9  صفحه : 190
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست