نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 9 صفحه : 121
ظرف اذ
در جمله(إِذْ أَنْتُمْ
بِالْعُدْوَةِ) بيان ثانوى يوم
الفرقانى است كه در آيه قبلى بود، هم چنان كه ظرف يوم در جمله(يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعانِ) بيان اول آن و متعلق به(أَنْزَلْنا عَلى عَبْدِنا) بود. و اما اينكه بعضى گفتهاند كه ظرف اذ بيان
جمله(وَ اللَّهُ عَلى كُلِّ
شَيْءٍ قَدِيرٌ) است، و مىخواهد با
ذكر مورد، قدرت خدا را برساند و معنايش اين است كه خدا بر يارى شما قادر است
با ذلت و زبونى كه داشتيد وقتى كه شما در بلندى نزديك بيابان فرود آمده
بوديد وجهى بعيد و تكلفدار است.
[ياد آورى
امدادهاى غيبى الهى در جنگ بدر كه موجب پيروزى مسلمين گرديد]
سياق جملات
قبل از جمله(وَ لَوْ تَواعَدْتُمْ لَاخْتَلَفْتُمْ فِي
الْمِيعادِ) كه مساله برخورد دو لشكر و خصوصيات آن را مىرساند، و اينكه قافله
پائينتر از مسلمين بودند، و اينكه خداوند به قدرتش كه هر چيزى را مقهور كرده حق و
باطل را از هم جدا كرده و حق را تاييد و باطل را مغلوب ساخت و همچنين اينكه فرمود:(وَ لكِنْ لِيَقْضِيَ اللَّهُ أَمْراً كانَ مَفْعُولًا) همه شواهدى هستند بر
اينكه منظور از جمله مورد بحث هم كه فرمود:(وَ لَوْ تَواعَدْتُمْ
لَاخْتَلَفْتُمْ فِي الْمِيعادِ) بيان همين است كه برخورد به اين صورت جز مشيت
خاصه خداى سبحان نبوده، چون مشركين با اينكه داراى عده و عده بودند در قسمت بلندى
بيابان در جايى كه آب در دسترسشان و زمين زير پايشان سفت و محكم بود فرود آمدند و
مؤمنين با كمى عدد و ضعف نيرويشان در قسمت پائين بيابان در زمينى ريگزار و بى آب
اردوگاه داير كرده بودند و به قافله ابو سفيان هم نتوانستند دست پيدا كنند و او
قافله را از يك نقطه ساحلى پائين اردوگاه مؤمنين پيش مىراند، و مؤمنين در شرايطى
قرار گرفته بودند كه از نظر نداشتن پايگاه چارهاى جز جنگيدن نداشتند، و برخورد
مؤمنين در چنين شرايط و پيروزيشان بر مشركين را نمىتوان امرى عادى دانست، و جز
مشيت خاص الهى و قدرتنمائيش بر نصرت و تاييد مؤمنين چيز ديگر نمىتواند باشد.
پس جمله(وَ لَوْ تَواعَدْتُمْ لَاخْتَلَفْتُمْ فِي الْمِيعادِ) بيان اين معنا است
كه فرود آمدن مؤمنين در اينجا و مشركين در آنجا روى قرار قبلى و يا مشورت صورت
نگرفته و لذا بدنبال اين جمله فرمود:(وَ لكِنْ لِيَقْضِيَ اللَّهُ
أَمْراً كانَ مَفْعُولًا) چون اين جمله بخاطر كلمه و لكن
استدراك از مطالب قبل است.
و جمله(لِيَهْلِكَ مَنْ هَلَكَ عَنْ بَيِّنَةٍ وَ يَحْيى مَنْ حَيَّ عَنْ
بَيِّنَةٍ) تعليل آن قضايى است كه خداوند در امر مفعول رانده، و معنايش اين است
كه خداوند اگر اين قضا را راند كه شما با كفار اينطور تلاقى و برخورد كنيد، و در
چنين شرايطى شما مؤمنين را تاييد نمود و كفار را بيچاره كرد همه براى اين بود كه
خود دليل روشنى بر حقانيت حق و بطلان باطل باشد تا هر كس هلاك مىشود با داشتن
دليل و تشخيص راه از چاه هلاك شده باشد و هر كس هم زنده مىشود با دليل
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 9 صفحه : 121