responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 8  صفحه : 9

يك طرف پيغمبرى كه مبعوث بر آنان شده، و يك طرف خود آنان، و چون چنين بوده در آيه مورد بحث سؤال از رسول و مؤاخذه از مردم را متفرع بر مساله هلاكت مردم كرده است.

از اينجا معلوم مى‌شود كه مراد از(الَّذِينَ أُرْسِلَ إِلَيْهِمْ) مردم و مراد از المرسلين انبيا و پيغمبران است. اين را بدان خاطر گفتيم كه معلوم شود اينكه بعضى‌ها گفته‌اند: مراد از(الَّذِينَ أُرْسِلَ إِلَيْهِمْ) انبيا و مراد از المرسلين ملائكه مى‌باشد با سياق آيه نمى‌سازد، زيرا سياق آيه سياق گفتگوى از مشركين است و معنا ندارد كه در چنين زمينه‌اى اسمى از مؤاخذه آنان برده نشود و در عوض پاى ملائكه به ميان آيد. علاوه بر اينكه آيه بعدى هم با اين احتمال سازگار نيست. از اين هم كه بگذريم بيان قبلى اسمى از ملائكه نبرده بود تا در اينجا هم مراد از مرسلين ملائكه بوده باشد.(فَلَنَقُصَّنَّ عَلَيْهِمْ بِعِلْمٍ وَ ما كُنَّا غائِبِينَ) خلاصه معناى آيات قبلى اين بود كه مشركين مربوب و مدبر بتدبير خداوندند، و به زودى به آنچه كه كرده‌اند مؤاخذه شده و جزا داده مى‌شوند، و چون اين مؤاخذه و بازخواست منوط بر اين است كه پرسش كننده، داناى به اعمال آنان باشد، و اگر نباشد ايمن از اين كه در جوابش دروغ بگويند نخواهد بود، لذا جمله‌(فَلَنَقُصَّنَّ عَلَيْهِمْ بِعِلْمٍ) را متفرع بر آن كرد. علم را هم از اين نظر نكره و بدون الف و لام آورد تا اشاره به اهميت آن نموده بفهماند كه اين علم مانند علم شما نيست كه خطا و غلط در آن راه داشته باشد، و براى تاكيد همين معنا جمله‌(وَ ما كُنَّا غائِبِينَ) را عطف بر آن نمود، تا دلالت كند بر اينكه خداى تعالى شاهد و ناظر اعمال آنان است، و علاوه بر اينكه ملائكه را موكل بر آنان نموده تا اعمال آنان را بنويسند خودش هم به هر چيزى محيط است.

[مراد از وزن و ميزان اعمال‌]

( وَ الْوَزْنُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوازِينُهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ‌) ...(بِآياتِنا يَظْلِمُونَ ) اين دو آيه خبر مى‌دهد از ميزانى كه عمل بندگان با آن سنجيده مى‌شود يا خود بندگان را از جهت عمل وزن مى‌كند، از آيات ديگرى نيز اين معنا كه مراد از وزن، حساب اعمال است استفاده مى‌شود، مانند آيه‌( وَ نَضَعُ الْمَوازِينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيامَةِ) ...(وَ كَفى‌ بِنا حاسِبِينَ )[1] و از آن روشن‌تر آيه‌( يَوْمَئِذٍ يَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتاتاً لِيُرَوْا أَعْمالَهُمْ فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ‌)


[1] ترازوهاى عدل راى در روز قيامت مى‌گذاريم ... و ما به تنهايى براى رسيدگى به حساب همه خلايق كافى هستيم. سوره انبيا آيه 47

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 8  صفحه : 9
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست