responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 8  صفحه : 504

از آن حضرت روايت كرده است، و در روايت دو نفر اول عبارت چنين آمده: در باره مردى است كه تصميم مى‌گيرد گناهى مرتكب شود ناگهان به ياد خدا افتاده و از آن صرف نظر مى‌كند و در روايت نفر آخر يعنى زيد بن ابى اسامه چنين آمده: در باره گناهى است كه عبد تصميم به ارتكاب آن گرفته و ناگهان بياد خدا مى‌افتد و آن را وا مى‌گذارد و در اين معنا روايات ديگرى نيز هست‌[1].

و در الدر المنثور است كه ابن مردويه از ابن عباس روايت كرده كه گفت: رسول خدا 6 نماز خواند، و دنبال سرش عده‌اى قرآن خواندند، آيه نازل شد كه:(وَ إِذا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا).

مؤلف: در اين باره روايات ديگرى از طرف اهل سنت وارد شده كه در بعضى از آنها دارد آن عده بدنبال آن حضرت در نماز حرف مى‌زدند لذا آيه مذكور نازل شد. و در بعضى ديگر دارد كه تنها جوانى از انصار و در بعضى ديگر مردى بود كه چنين مى‌كرد[2].

و در مجمع البيان بعد از نقل اين قول كه آيه در باره نماز جماعت دنبال امام نازل شده مى‌گويد: اين قول از حضرت ابى جعفر روايت شده‌[3].

و نيز در مجمع البيان از امام صادق (ع) روايت شده كه فرمود: واجب است سكوت براى قرآن چه در نماز و چه در غير نماز[4].

مؤلف: اين روايت را عياشى از زراره از امام صادق (ع) روايت كرده، و در آخر آن دارد: وقتى نزد تو قرآن خوانده شود واجب است بر تو كه سكوت نموده و گوش فرا دهى‌[5].

و نيز در مجمع البيان از عبد اللَّه بن ابى يعفور از امام صادق (ع) روايت كرده كه گفت: به آن حضرت عرض كردم: مردى قرآن مى‌خواند و من در نمازم آيا واجب است بر من كه سكوت نموده و گوش فرا دهم؟ فرمود: آرى وقتى قرآن تلاوت مى‌شود واجب است بر تو سكوت و گوش دادن‌[6].

و در تفسير عياشى از ابى كهمس از امام صادق (ع) روايت شده كه فرمود:

ابن الكواء دنبال امير المؤمنين (ع) اين آيه را تلاوت مى‌كرد:(لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِينَ) امير المؤمنين در نماز خود سكوت كرد[7].


[1] تفسير عياشى ج 2 ص 43 ح 128 و ص 44 ح 129 و 130

[2] الدر المنثور ج 3 ص 155

[3] ( 3، 4، 6) مجمع البيان ج 4 ص 515

[4] ( 3، 4، 6) مجمع البيان ج 4 ص 515

[5] ( 5، 7) تفسير عياشى ج 2 ص 44 ح 132 و 133

[6] ( 3، 4، 6) مجمع البيان ج 4 ص 515

[7] ( 5، 7) تفسير عياشى ج 2 ص 44 ح 132 و 133

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 8  صفحه : 504
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست