responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 8  صفحه : 389

(وَ دَرَسُوا ما فِيهِ) گويا واو در اين جمله واو حاليه و جمله بعد از آن حال از ضمير در عليهم است. بعضى ديگر گفته‌اند: واو عاطفه و جمله عطف بر(وَرِثُوا الْكِتابَ) در صدر آيه است، ولى اين احتمال خالى از بعد نيست.

بهر حال، معناى آيه اين است كه:(فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ) بعد از آن اسلاف و نياكان از بنى اسرائيل كه وصفشان را نسبت به تقوا و اجتناب محرمات شنيديد(خَلْفٌ وَرِثُوا الْكِتابَ) بازماندگانى باز ماندند كه كتاب را به ارث برده و معارف و احكام و مواعظ و عبرت‌هايى كه در آن كتاب بود تحمل نمودند، و لازمه اين ارث اين بود كه تقوا پيشه ساخته و به خانه آخرت بپردازند و از لذائذ ناپايدار دنيا و عوائدى كه مانع ثواب دائم و ابدى است چشم بپوشند، ولى با كمال تاسف‌(يَأْخُذُونَ عَرَضَ هذَا الْأَدْنى‌) دو دستى اين لذائذ را گرفته و خود را به روى آن مى‌افكنند، و هيچ پروايى از گناه هر چه هم زياد باشد ندارند، تازه مى‌گويند:(سَيُغْفَرُ لَنا) و بدون حق وعده آمرزش به خود مى‌دهند، بدون اينكه از گناه بازگشتى كرده باشند، و گناهكارى، كار يك بار و دو بارشان باشد، بلكه هم چنان بر سر آنند كه هر وقت دست پيدا كنند مرتكب شوند(وَ إِنْ يَأْتِهِمْ عَرَضٌ مِثْلُهُ يَأْخُذُوهُ) بدون اينكه نهى ناهيان از منكر در ايشان مؤثر افتد(أَ لَمْ يُؤْخَذْ عَلَيْهِمْ مِيثاقُ الْكِتابِ) آيا معناى پيرويشان از تورات تعهد و التزام بر اين نبود(أَنْ لا يَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ) كه جز حق چيزى بر خدا نبندند؟ ليكن آنان در حالى كه‌(دَرَسُوا ما فِيهِ) مطالب تورات را خوانده و به اين تعهد پى برده بودند مع ذلك به غير حق گفتند:

(سَيُغْفَرُ لَنا) با اينكه مى‌دانند كه حق ايشان نبود به چنين ادعايى خرافى تفوه كنند، و اينكه اين فكر باطل ايشان را در ارتكاب گناهان جرى نموده و مستلزم هدم دين است در حالى كه‌(وَ الدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ) خانه آخرت بهتر است براى كسانى كه تقوى پيشه سازند،(أَ فَلا تَعْقِلُونَ).

(وَ الَّذِينَ يُمَسِّكُونَ بِالْكِتابِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ إِنَّا لا نُضِيعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِينَ) در مجمع البيان گفته است: امسك و مسك و تمسك و استمسك بالشى‌ء همه در معنا يكى است و به معناى دست آويختن به آن چيز است‌[1].

و اگر از ميان همه اجزاى دين تنها اقامه نماز را ذكر كرد براى شرافتى است كه نماز بر ساير اجزاى دين دارد، چون نماز ركن دين است، بوسيله نماز ياد خدا و خضوع در برابر او كه جان همه شرايع دينى است حفظ مى‌شود.


[1] مجمع البيان ج 4 ص 49

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 8  صفحه : 389
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست