responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 8  صفحه : 302

تو گويى در جواب آنان كه گفته بودند: براى ما معبودى قرار ده هم چنان كه اين قوم براى خود معبودهايى درست كرده‌اند فرموده: چطور من براى شما غير از خدا معبودى مصنوع تهيه كنم و حال آنكه معبود مصنوع معبود نيست چون سمت پروردگارى ندارد، و پرستش غير پروردگار باطل است. قوم برگشته و گفته‌اند: ما چطور خدايى را بپرستيم كه نه او را مى‌بينيم و نه بدو راهى مى‌يابيم. موسى (ع) فرموده: او را به صفاتى كه از او سراغ داريد بپرستيد، و آن صفت اين است كه او شما را با آيات باهره و دين حقى كه براى شما فرستاده و همچنين با نجات دادن شما از چنگ فرعون و عمل او شما را بر عالميان برترى داده.

اين آن معنايى است كه از آيه شريفه استفاده مى‌شود، و همانطور كه ملاحظه گرديد آيه شريفه در عين كوتاه بودن، متضمن لطيف‌ترين بيان و كوتاه‌ترين برهان است، و حقيقت را براى ذهن‌هايى كه قوه تعقل‌شان ضعيف است بطور صريح و روشن جلوه مى‌دهد.

(وَ إِذْ أَنْجَيْناكُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذابِ ...) كلمه يسومونكم از سام، يسوم به معناى خوار داشتن و ذليل كردن است. و يقتلون از مصدر تقتيل است كه به معناى زياده‌روى در كشتن است و يستحيون از مصدر استحياء است كه به معناى زنده نگاه داشتن براى خدمت است.

از ظاهر آيه بر مى‌آيد كه جمله‌(وَ فِي ذلِكُمْ) اشاره به شكنجه‌هايى باشد كه بنى اسرائيل از آل فرعون مى‌ديدند.

بعضى از مفسرين گفته‌اند: اين آيه خطاب به اسرائيلى‌هاى زمان رسول خدا 6 است، و برايشان منت مى‌گذارد آن رفتارى را كه خداوند با پدران ايشان در زمان فرعون كرده بود، و ليكن مناسب‌تر با سياق كلام اين است كه خطاب به همان بنى اسرائيل زمان فرعون بوده باشد كه چنان نعمت بزرگى را از ياد برده و نجات از آن بلاى عظيم را فراموش كردند، و از اين قبيل خطاب‌ها يعنى خطاب به مردمى كه در زمان خطاب وجود نداشته‌اند در قرآن يافت مى‌شود، مانند آيه‌(أَ لَمْ يَرَوْا أَنَّهُ لا يُكَلِّمُهُمْ وَ لا يَهْدِيهِمْ سَبِيلًا) كه در همين آيات مورد بحث است و روى سخن در آن با اسرائيلى‌هاى همان دوره است.

[مواعده خداوند با موسى (ع)]

(وَ واعَدْنا مُوسى‌ ثَلاثِينَ لَيْلَةً وَ أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِيقاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِينَ ...) كلمه ميقات معنايش نزديك به معناى كلمه وقت است و تقريبا همان معنا را مى‌دهد، و فرق آن دو بطورى كه صاحب مجمع البيان گفته اين است كه: ميقات آن وقت معين و محدودى است كه بنا است در آن وقت عملى انجام شود، بخلاف وقت كه به معناى زمان و مقدار زمانى هر چيز است، و لذا در حج مى‌گويند: ميقات‌هاى حج يعنى آن مواضعى كه براى‌

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 8  صفحه : 302
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست