نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 8 صفحه : 293
مىآيند تقويت نموده
و زمين را در تيول آنان قرار مىدهد، چه قدرتى بالاتر از اين؟
اينهم كه
فرمود:(وَ تَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنى) براى اين
است كه برساند به ملك و سلطنت رسانيدن بنى اسرائيل و هلاك كردن دشمنان ايشان بر
وفق قضاى حتميش بوده، موسى (ع) هم گويا از اين قضا خبرى داشته كه در وعده به بنى
اسرائيل گفته است:(عَسى رَبُّكُمْ أَنْ يُهْلِكَ عَدُوَّكُمْ وَ
يَسْتَخْلِفَكُمْ فِي الْأَرْضِ). آيه شريفه(وَ
نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ
نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِينَ)[1] نيز اشاره به همين
معنا دارد.
و اما
معناى تماميت كلمه - تمام شدن كلمه، خارج شدن آن از مرحله قوه و
استعداد به مرحله فعليت و وقوع است، البته ناگفته نگذاريم كه جهت و علت تمام شدن
كلمه پروردگار در خصوص داستان بنى اسرائيل صبر ايشان بوده و لذا فرموده:(بِما صَبَرُوا).
جمله(وَ دَمَّرْنا ما كانَ يَصْنَعُ فِرْعَوْنُ ...) به اين معنا است كه
ما آن صنايعى كه قوم فرعون داشته و آن قصرهايى كه افراشته بودند و آن تاكستانهايى
كه به وجود آورده و داربستهايى را كه براى موبنها ساخته بودند از بين برديم.
بحث روايتى
[ (در باره مبتلا گشتن فرعونيان به عذابهاى متعدد و عهد شكنى ايشان)]
در مجمع
البيان[2] است كه
ابن عباس و سعيد بن جبير و قتاده و محمد بن اسحاق بن بشار مطلبى را گفتهاند، و
على بن ابراهيم[3] هم همان
مطلب را به سند خود از ابى جعفر و ابى عبد اللَّه (ع) روايت كرده، و آن مطلب كه از
مجموع روايات گرفته شده اين است كه:
بعد از ايمان
ساحران به موسى و شكست خوردن فرعون و اصرار بر كفر خود، هامان به فرعون گفت: مردم
بطورى كه مىبينى يكى پس از ديگرى به موسى ايمان مىآورند، بايد فكرى كرد، من فكر
مىكنم صلاح در اين باشد كه مامور بگذارى تا هر كس را كه به دين موسى در آمده
زندانيش كنند.
پس فرعون هر
كس را كه به موسى ايمان آورده بود حبس نمود. خداوند هم فرعونيان را
[1] اينك مىخواهيم كه منت نهيم بر آن مردمى كه در زمين مستضعف
بودند و ايشان را پيشوايان و وارثان زمين قرار دهيم. سوره قصص آيه 5