responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 8  صفحه : 225

(قالُوا أَ جِئْتَنا لِنَعْبُدَ اللَّهَ وَحْدَهُ وَ نَذَرَ ما كانَ يَعْبُدُ آباؤُنا ...) قوم هود براى اينكه او را به نوعى از استهزاء ساكت كنند، مساله تقليد از پدران را به رخ او كشيدند.(قالَ قَدْ وَقَعَ عَلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ رِجْسٌ وَ غَضَبٌ ...) رجس و رجز چيزى است كه اگر با چيزى ديگر برخورد بكند بايد از آن چيز صرفنظر نموده، آن را دور انداخت. مدفوع انسان را هم از همين جهت رجس و رجز گفته‌اند، هود (ع) نيز در اين كلام خود، عذاب را رجس خوانده، چون طبعا انسان از عذاب تنفر داشته و شخص معذب خود را از اشخاص ايمن از عذاب دور مى‌سازد.

هود (ع) در جواب قوم خود گفت: اين اصرارى كه شما در پرستش بت‌ها و تقليد كوركورانه از پدران خود مى‌ورزيد، باعث دورى شما از خدا و غضب خدا بر شما گشت، و سبب شد آن عذابى كه از در انكار مى‌گفتيد: چه وقت نازل مى‌شود؟ به همين زودى بر شما نازل گردد، پس منتظر آن باشيد و من هم با شما انتظار آن را دارم.

[احتجاج هود 7 با قوم خود در رد مسلك بت پرستى آنان‌]

(أَ تُجادِلُونَنِي فِي أَسْماءٍ سَمَّيْتُمُوها أَنْتُمْ وَ آباؤُكُمْ ما نَزَّلَ اللَّهُ بِها مِنْ سُلْطانٍ)- هود (ع) در اين جملات استدلالى را كه قوم بر الوهيت بت‌ها مى‌كردند رد مى‌كند، چون قومش مى‌گفتند: پدران ما كه اين بت‌ها را مى‌پرستيدند از ما عاقل‌تر بودند، و ما ناگزير بايد از آنان پيروى كنيم، هود (ع) در جواب مى‌فرمايد: پدران شما نيز مانند شما برهان و دليل صحيحى بر خدايى اين بت‌ها نداشتند، و مساله خدا بودن آنها جز نامهايى كه شما بر آنها نهاده‌ايد چيز ديگرى نيست، اين شماييد كه به دست خود سنگ يا چوب‌هايى را تراشيده يكى را خداى ارزانى و فراوانى نعمت، و ديگرى را خداى جنگ و سومى را خداى دريا و يا خشكى خوانده‌ايد، جز نامگذارى شما ماخذ ديگرى نداشته و خدايى آنها جز در اوهام شما مصداق ديگرى ندارد، و آيا با يك مشت اوهام كه اسم‌گذاريش به اختيار خود انسان است، مى‌خواهيد ادعاى مرا كه توأم با دليل و برهان قطعى است جواب دهيد؟.

اين طرز بيان در استدلال بر بطلان مسلك بت‌پرستى در قرآن كريم فراوان به چشم مى‌خورد، و اين خود لطيف‌ترين بيان و برنده‌ترين حجتى است بر بطلان اين مسلك، زيرا هر صاحب ادعايى كه نتواند بر حقانيت ادعاى خود اقامه حجت و برهان كند، در حقيقت برگشت ادعايش به خيال و فرض نامگذارى مى‌شود، و از بديهى‌ترين جهالت‌ها است كه انسان در مقابل برهان لجاجت ورزيده به يك مشت موهومات و فرضيات اعتماد كند، و اين طرز بيان، تنها در مساله پرستش جريان ندارد، بلكه اگر در آن دقت شود در هر چيزى كه انسان به آن‌

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 8  صفحه : 225
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست