نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 7 صفحه : 74
در معناى جمله (بَلْ بَدا لَهُمْ ما كانُوا يُخْفُونَ مِنْ
قَبْلُ) وجوه و احتمالاتى
است كه صاحب المنار آن را به نه وجه رسانيده.
وى مىگويد:
در معناى اين آيه اقوالى است:
[وجوه نهگانهاى
كه در باره آنچه كه كفار در دنيا مخفى داشته و در آخرت آشكار مىشود، گفته شده
است]
اول- اينكه
آن چيزى كه برايشان ظهور مىكند همان عمليات زشت و گناهان بد آنان است كه در
نامههاى عملشان ظاهر شده و اعضاء و جوارحشان هم بر آن گواهى مىدهند.
دوم- اينكه
مراد از آن، همان كارهايى است كه مىكردند و آن را به خدا نسبت مىدادند و خيال
مىكردند كه سعادتشان در آن كارها است، و اينك خداى تعالى آن را هيچ و پوچ كرد.
سوم- اينكه
مراد از آن كفر و تكذيبى است كه تا قبل از مواجه شدن با آتش پنهانش مىداشتند،
چنان كه قبل از اين جمله در جمله:(ثُمَّ لَمْ تَكُنْ فِتْنَتُهُمْ
إِلَّا أَنْ قالُوا وَ اللَّهِ رَبِّنا ما كُنَّا مُشْرِكِينَ) حكايتش
گذشت.
چهارم- اينكه
مقصود از آن، حق و ايمانى است كه از جهت عنادى كه با رسول اللَّه و استكبارى كه از
حق داشتند، با اظهار كفر، ايمان را و با تكذيب آن، حق را مىپوشاندند، و البته اين
وجه با كسانى تطبيق دارد كه كفرشان از همه مردم بيشتر بوده است، و آنان همان
معاندين و متكبرانى بودهاند كه خداى تعالى در باره بعضى از آنان فرمود:(وَ جَحَدُوا بِها وَ اسْتَيْقَنَتْها أَنْفُسُهُمْ ظُلْماً وَ عُلُوًّا)[1] پنجم- اينكه مقصود
از آن حقايقى است كه انبيا آورده بودند و رؤساى آنان آن را از اتباع خود پوشيده
مىداشتند، و اينكه آن حقايق براى آن اتباعى كه از آن رؤسا تقليد مىكردند روشن
مىشود، از آن جمله، كتمان بعضى از اهل كتاب است رسالت نبى محترم ما و صفات آن
جناب و بشارتى را كه انبياى اهل كتاب به آمدن وى داده بودند.
ششم- اينكه
مراد از آن، عمل منافقين، يعنى اظهار ايمان و اسلام كردن و كفر درونى را نهان
داشتن، است.
هفتم- اينكه
مراد از آن، بعث و جزا و من جمله عذاب جهنم است، و اخفاى آن عبارت
[1] به علت ستم و گردنفرازى انكار كردند و حال آنكه در دل يقين
به آن داشتند. سوره نمل آيه 14
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 7 صفحه : 74