responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 7  صفحه : 67

و اين آيات همانطورى كه ملاحظه كرديد همگى مشتملند بر ظلمهاى فردى و اجتماعى، و اين خود شاهد صدق بحث ما است، و شامل‌تر از همه اينها براى بحث ما، همان آيه مورد بحث ما است كه فرمود:(إِنَّهُ لا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ).

(وَ يَوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَمِيعاً ...) يوم در اينجا ظرفى است متعلق به مقدر، و تقدير آن چنين است: اذكر يوم ...- بياد آور روزى را كه ... و عنايت كلام تنها در كلمه جميعا است، زيرا اين كلمه است كه دلالت مى‌كند بر اينكه علم و قدرت پروردگار از احدى از آنان تخلف نكرده و محيط بر همه آنان است، و به زودى همه‌شان را بحساب درآورده و محشورشان كرده، احدى را از قلم نمى‌اندازد.

اين جمله در مقام بيان جمله قبلى يعنى:(إِنَّهُ لا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ) است. گويا وقتى گفته شد: ستمكاران رستگار نمى‌شوند، سؤال مى‌شد كه چرا چنين است؟ در جواب گفته شده است: براى اينكه خداوند بزودى آنان را محشور كرده و از شركائى كه براى خدا قائل بودند، سراغ مى‌گيرد، و چون شركائى براى پروردگار نمى‌يابند تا حاضر سازند، لذا شرك خود را انكار كرده و به دروغ به خدا سوگند مى‌خورند.

و اگر ستمكاران در شركائى كه براى خدا اتخاذ كردند رستگار بودند، در آن روز شركا را يافته، خود را تكذيب نمى‌كردند، بلكه بر طبق ادعاى خود، آنها را شفيع قرار داده و از شفاعتشان بهره‌مند مى‌شدند.

(ثُمَّ لَمْ تَكُنْ فِتْنَتُهُمْ ...) بعضى‌ها گفته‌اند: مقصود از فتنه جواب است، يعنى جوابى ندارند مگر اينكه به خدا سوگند ياد كنند كه ما در دنيا مشرك نبوديم.

بعضى ديگر گفته‌اند: در كلام چيزى مضاف بر كلمه فتنه بوده و حذف شده، و تقدير آن چنين بوده: ثم لم تكن عاقبة فتنتهم- سرانجام مفتونى و شيفتگيشان نسبت به بت‌ها اين شد كه بگويند ... .

بعضى ديگر گفته‌اند: مراد از فتنه معذرت است، و البته براى هر يك از اين‌

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 7  صفحه : 67
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست