responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 7  صفحه : 544

مربوط به من است، و همچنين مرگم را با هر چه كه از امور آن مربوط به من است- و آن امور پس از مرگ است كه از زندگى دنيا سرچشمه مى‌گيرد چنان كه رسول خدا 6 فرموده: آن چنان كه زندگى مى‌كنيد خواهيد مرد - همه را براى خدا قرار دادم، بدون اينكه كسى را در آنها شريك او بدانم. و خلاصه من در جميع شؤون حيات و مماتم بنده‌اى هستم تنها براى خدا، و روى خود را تنها متوجه او نمودم. چيزى را قصد نمى‌كنم و از چيزى روى‌گردان نيستم مگر براى او، در مسير زندگيم قدمى برنمى‌دارم و به سوى مرگ قدم نمى‌گذارم مگر براى او، چون او پروردگار همه عالميان و مالك همه و مدبر همه است.

من به اين نحو از عبوديت مامور شده‌ام، و اولين كسى كه تسليم خواسته او شود، و آن عبوديت به تمام معنا را از هر باب و هر جهتى كه او خواسته قبول نمايد، خودم هستم.

از اينجا معلوم مى‌شود كه منظور از جمله‌(إِنَّ صَلاتِي وَ نُسُكِي وَ مَحْيايَ وَ مَماتِي لِلَّهِ) اين است كه آن جناب اخلاص بندگى خود را در نماز و عبادات ديگر و زندگى و مرگ اظهار كند، و يا اين است كه در همه اين چهار چيز انشا (عقد قلب) نمايد نه اينكه دو امر اولى را با اخلاص بجاى آورد و در دو امر اخير اعتقاد كند كه دست خدا است. دليل گفته ما جمله‌(وَ بِذلِكَ أُمِرْتُ) است كه به يك لسان امر مى‌كند همه آن امور را براى خداى سبحان قرار دهد، و از آن برنمى‌آيد كه خواسته است بفرمايد اولى و دومى (نماز و روزه) را براى خدا قرار بدهد به اين معنا كه در آن دو اخلاص داشته باشد و زندگى و مرگ را براى خدا قرار بدهد يعنى معتقد باشد كه زندگى و مرگش در دست او است، از جمله مذكور چنين چيزى برنمى‌آيد مگر با تكلف و زحمت.

[مقصود از اينكه رسول اللَّه 6(أَوَّلُ الْمُسْلِمِينَ) مى‌باشد]

جمله‌(وَ أَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمِينَ) دلالت دارد بر اينكه مقصود از اول ، اوليت به حسب درجه است نه اوليت به حسب زمان، زيرا قبل از رسول خدا 6 نيز مسلمانانى بودند، به شهادت حكايتى كه قرآن كريم از قول نوح نموده كه گفت:(وَ أُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ)[1] و همچنين از قول ابراهيم كه گفت:(أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعالَمِينَ)[2] و از قول او و فرزندش كه گفتند:(رَبَّنا وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَيْنِ لَكَ)[3] و نيز در باره لوط فرموده:(فَما وَجَدْنا فِيها غَيْرَ بَيْتٍ مِنَ الْمُسْلِمِينَ)[4] و از ملكه كشور سبا حكايت كرده كه گفت:


[1] و مامور شده‌ام كه از مسلمين باشم. سوره يونس آيه 72

[2] اسلام آوردم براى پروردگار عالميان. سوره بقره آيه 131

[3] پروردگارا ما راى دو مسلمان براى خود قرار ده. سوره بقره آيه 128

[4] پس نيافتيم در آن قريه از مسلمين مگر يك خانواده. سوره ذاريات آيه 42

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 7  صفحه : 544
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست