responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 7  صفحه : 522

[وجه اختلاف تعابير در آخر سه آيه شريفه:(لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ)،(لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ)،(لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ)]

البته همه اين امور فطرى بودنشان در وضوح يكسان نيست، بعضى از آنها فطرى بودنش بسيار روشن است، مانند حرمت شرك به خداى بزرگ و عقوق والدين و كشتن فرزندان از ترس فقر و ارتكاب كارهاى شنيع و قتل نفس بدون حق كه در آيه اول نام برده شده، چون اين چند عمل از امورى است كه فطرت بشر در بدو نظر حكم به حرمت آن مى‌كند و هيچ انسانى كه فطرت و عقلش سالم باشد حاضر به ارتكاب آنها نيست مگر اينكه عقل را كه عامل تميز انسان و ساير حيوانات است با پيروى اهواء و عواطف غلط در پس پرده ظلمت قرار داده باشد، و گر نه، تنها داشتن عقل و دور بودن از هواهاى شيطانى كافى است كه هر انسانى به حرمت و شومى اينگونه امور واقف گردد، و به همين جهت خاتمه آيه اولى‌(لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ) قرار داده شده است.

و بعضى ديگر فطرى بودنش به اين روشنى نيست، مانند اجتناب از مال يتيم و ايفاى كيل و وزن و رعايت عدالت در گفتار و وفاى به عهد خدا، چون اينگونه امور كه در آيه دوم نام برده شده‌اند مانند آنهايى كه در آيه اولى ذكر شده روشن نيست بلكه انسان در درك آنها علاوه بر عقل فطرى به تذكر نيازمند است و آن همانا مراجعه به مصالح و مفاسد عمومى است كه در نزد عقل فطرى روشن مى‌باشند. اگر امور نامبرده از نظر مصالح و مفاسد مورد دقت قرار گيرد پى بردن به مفاسد بنيان كن آنها براى عقل بسيار آسان است، و عقل حكم قطعى مى‌كند به اينكه جامعه‌اى كه در آن به صغير و ضعيف رحم نشود، و در كيل و وزن خيانت شود، و در حكم و قضاوت رعايت عدالت نگردد، و به كلمه حقى در ميان آن جامعه گوش ندهند چنين جامعه‌اى قابل دوام نبوده، و هيچ خيرى در آن نخواهد بود، جمله‌(ذلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ) اشاره به همين است كه با تذكر مى‌توان به حرمت و شناعت اينگونه امور پى برد.

و اما آيه سوم- غرضى كه اين آيه در مقام ايفاى آن است نهى از تفرق و اختلاف در دين و پيروى راه‌هاى غير خدايى است، و اينكه پيش گرفتن اين راهها با راه خدا سازگارى ندارد و راه خدا و تقواى دينى جز به اجتناب از اينگونه راهها پيموده نمى‌شود.

توضيح اينكه، پيمودن راه خدا و تقواى دينى وقتى حاصل مى‌شود كه در درجه اول محرمات الهى شناخته شود و در درجه دوم به كمك تعقل و تذكر از آن محرمات اجتناب به عمل آيد، و به عبارت ديگر انسان به فطرت انسانيت كه بناى دين خدا بر اساس آن نهاده شده ملتزم شود و از آن تخطى نكند، هم چنان كه فرمود:(وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها)[1] و نيز پرهيزكاران را به كمك در پرهيزكارى‌شان و روشن ساختن راهشان بطورى كه‌


[1] سوگند به جان و به آنكه جان را بپرداخته و بدكارى و پرهيزكار بودنش را به او الهام كرده. سوره شمس آيه 8

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 7  صفحه : 522
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست