responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 7  صفحه : 502

(ثَمانِيَةَ أَزْواجٍ مِنَ الضَّأْنِ اثْنَيْنِ وَ مِنَ الْمَعْزِ اثْنَيْنِ ...) انعامى را كه در آيه قبلى بطور اجمال اسم برده بود در اينجا بطور تفصيل بيان مى‌كند.

و مراد، تشديد توبيخ و ملامت ايشان است به اينكه يكا يك صور و وجوه را به تفصيل ذكر مى‌كند. و از اين رو جمله‌(ثَمانِيَةَ أَزْواجٍ) عطف بيان‌(حَمُولَةً وَ فَرْشاً) در آيه قبلى است. و كلمه ازواج جمع زوج است كه هم به معناى عدد دو است و هم به معناى يكى است كه همراه جفت خود باشد. و انواع چارپايانى كه در آيه شريفه نامبرده شده چهار است: 1- ضان (ميش) 2- معز (بز) 3- بقر (گاو) 4- ابل (شتر) و اين چهار نوع از نظر اينكه هر كدام نر و ماده دارند هشت زوج خواهند بود.

و معناى آيه اين است كه: خداوند هشت زوج آفريده، از ضان دو زوج يكى نر و يكى ماده و از معز هم دو زوج، بگو آيا خداوند نر اين دو نوع چارپا را حرام كرده و يا ماده آن دو را و يا آن بچه‌هايى را كه در شكم ماده‌هاى آن دو است، اگر راست مى‌گوييد مرا به علم و مدرك صحيحى كه داريد خبر دهيد.

( وَ مِنَ الْإِبِلِ اثْنَيْنِ وَ مِنَ الْبَقَرِ اثْنَيْنِ‌) ...(الْأُنْثَيَيْنِ ) معناى اين آيه از آنچه كه در باره آيه قبلى گفته شد روشن مى‌شود. بعضى‌ها در اين آيات گفته‌اند معناى اثنيت در همه چهار موردى كه در اين آيات آمده اهلى و وحشى است نه نر و ماده.

(أَمْ كُنْتُمْ شُهَداءَ إِذْ وَصَّاكُمُ اللَّهُ بِهذا ...) اين جمله يك شق از دو شق ترديد است و شق ديگر آن حذف شده، و سياق كلام دلالت بر آن مى‌كند، و تقدير كلام اين است كه: آيا شما علمى را كه به خيال خود داريد از طريق فكر تحصيل كرده و به دليل عقلى و يا نقلى دست يافته‌ايد و يا از خود خدا شنيديد كه اين چارپايان را تحريم نمود، كه اينطور سخت و محكم ادعاى حرمت آن را مى‌كنيد؟.

(فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى‌ عَلَى اللَّهِ كَذِباً ...)- اين جمله تفريع بر ما قبل است، و اين تفريع خود اشاره به نكته‌اى است، و آن اين است كه مدعيان حرمت چارپايان از جواب اين سؤال بازماندند، و از اين رو، معناى آيه چنين مى‌شود: پس كيست ستمگرتر از شما ، و جمله‌(مِمَّنِ افْتَرى‌) كنايه است از همين مدعيان يعنى مشركين. و اگر نفرمود: فمن اظلم منكم- كيست ستمگرتر از شما و بجاى كلمه شما جمله آن كس كه به خدا افترا بست را قرار داد براى اين است كه سبب آن حكمى را كه از استفهام انكارى مفهوم مى‌شود بيان كرده و فرموده باشد: هيچ كس از شما ستمگرتر نيست، براى اينكه شما به دروغ به خدا

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 7  صفحه : 502
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست