responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 7  صفحه : 500

آن زرع مختلف است، يكى گندم است و يكى جو، يكى عدس است و آن ديگرى نخود.

مقصود از متشابه و غير متشابه در جمله‌(وَ الزَّيْتُونَ وَ الرُّمَّانَ مُتَشابِهاً وَ غَيْرَ مُتَشابِهٍ) بطورى كه از سياق برمى‌آيد اين است كه هر يك از آن ميوه‌ها از نظر طعم و شكل و رنگ و امثال آن هم متشابه دارد و هم غير متشابه.

(كُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ إِذا أَثْمَرَ ...) امرى كه در اينجا است امر وجوبى نيست، بلكه تنها اباحه را مى‌رساند، چون از اينكه قبلا مساله خلقت جنات معروشات و نخل و زرع و غير آن را خاطر نشان ساخته بود به دست مى‌آيد كه امر به خوردن از ميوه‌هاى آنها امر در مورد توهم منع است و معلوم است در چنين موردى صيغه امر تنها اباحه را مى‌رساند نه وجوب را. در حقيقت تقدير كلام اين است كه:

خداوند آن كسى است كه جنات و نخل و زرع را آفريد و به شما دستور داد تا از ميوه‌هاى آنها بخوريد و امر فرمود كه در موقع چيدن آن حق واجبش را بپردازيد، و شما را از اسراف در آن منع و نهى كرد و اين سياق بهترين دليل است بر اينكه معناى دستور داد اين است كه به شما اجازه داد.

و مقصود از حق در جمله‌(وَ آتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصادِهِ) آن حق ثابتى است كه متعلق به ميوه‌هاى مذكور مى‌شود. و بنا بر اين، ضميرى كه در حقه است به كلمه ثمر برمى‌گردد و اگر فرمود: حق ميوه را بپردازيد به اين جهت است كه حق مزبور به آن ميوه‌ها تعلق مى‌گيرد، هم چنان كه گفته مى‌شود: حق فقراء چون حق به فقرا ارتباط خاصى دارد، بعضى ها احتمال داده‌اند كه ضمير مزبور مانند ضميرى كه در:(إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ) است به خداى تعالى برگردد و معناى آيه اين باشد كه: حق خدا را بپردازيد، چون ميوه‌هاى مذكور انتسابى هم با خداى تعالى دارند، خداى تعالى است كه آن ميوه‌ها را ايجاد فرموده است.

به هر حال آيه شريفه به طور اجمال و سربسته از ميوه‌ها و حبوبات حقى براى فقرا قائل شده، و فرموده كه در روز درو غلات و چيدن ميوه‌ها حق فقرا بايد داده شود. و اين اشاره به حكم عقل است، و در حقيقت حكمى را كه عقل در اين باره دارد امضاء كرده نه اينكه بخواهد مساله زكات را خاطرنشان سازد، چون اين آيه شريفه در مكه نازل شده و تشريع زكات و وجوب آن در مدينه اتفاق افتاده. علاوه بر اين، اگر آيه شريفه راجع به زكات واجب مى‌بود مى‌بايست زكات در همه انواع نامبرده در آيه واجب بوده باشد، و حال آنكه در ميان آنها چيزهايى هست كه زكات ندارد.

بله، بعيد نيست بگوييم اين آيه اجمال همان تفصيلى است كه بعدا در مدينه نازل‌

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 7  صفحه : 500
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست