responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 7  صفحه : 490

شده، و معناى آيه اين است كه: براى هر يك از دو طايفه جن و انس درجاتى است از عمل، چون اعمال مختلف است و اختلاف اعمال باعث اختلاف درجات صاحبان اعمال است، و خداوند از آنچه كه اين دو طايفه مى‌كنند غافل نيست.

[نفى جميع انحاء ظلم از خداى متعال در جمله:(وَ رَبُّكَ الْغَنِيُّ ذُو الرَّحْمَةِ)]

(وَ رَبُّكَ الْغَنِيُّ ذُو الرَّحْمَةِ ...) اين جمله بيان عامى است براى نفى جميع انحاى ظلم در خلقت از خداوند. توضيح اينكه: ظلم كه عبارت است از بكار بستن چيزى در غير موردش و به عبارت ديگر تباه ساختن حقى، پيوسته براى يكى از دو منظور انجام مى‌گيرد: يا براى احتياجى است كه ظالم به وجهى از وجوه داشته و با ظلم، آن احتياج را رفع مى‌كند، مثلا نفعى كه يا خودش و يا دوستش به آن محتاج است به دست مى‌آورد، و يا بدان وسيله ضررى از خودش و يا از كسى كه دوستش مى‌دارد دفع مى‌كند. و يا به خاطر شقاوت و قساوت قلبى است كه دارد، و از رنج مظلوم و مصيبت او متاثر نمى‌شود. و خداى سبحان از اين هر دو صفت زشت منزه است نه احتياج به ظلم دارد چون غنى بالذات است، و نه شقاوت و قساوت دارد چون داراى رحمت مطلقى است كه همه موجودات هر كدام به مقدار قابليت و لياقت خود از رحمت او متنعمند، پس او به احدى ظلم نمى‌كند، اين است آن معنايى كه جمله:(وَ رَبُّكَ الْغَنِيُّ ذُو الرَّحْمَةِ) بر آن دلالت مى‌كند، پس معناى آيه اين شد كه: پروردگار تو آن كسى است كه متصف است به غناى مطلقى كه آميخته به فقر و احتياج نيست و نيز متصف است به رحمت مطلقى كه تمامى موجودات را فرا گرفته است.

و مقتضاى آن اين است كه او به ملاك غنايى كه دارد مى‌تواند همه شما را از بين برده و به ملاك رحمتش هر مخلوق ديگرى را كه بخواهد بجاى شما بنشاند، هم چنان كه به رحمتش شما را از ذريه قوم ديگرى آفريد و آن قوم را به ملاك غنايى كه از آنان داشت از بين برد و منقرض ساخت. و در اينكه فرمود: ما يشاء: هر چه را بخواهد و نفرمود: من يشاء: هر كه را بخواهد اشاره است به سعه قدرت او.

(إِنَّ ما تُوعَدُونَ لَآتٍ وَ ما أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ) يعنى امر خدا در باره بعث و جزا كه همان وعده‌هاى از طريق وحى است آمدنى و محقق شدنى است و شما عاجز كننده خدا نيستيد تا او را از تحقق دادن امرش مانع شويد.

بنا بر اين، جمله مورد بحث تاكيد آن وعده و وعيدى است كه در جملات قبل بود.

(قُلْ يا قَوْمِ اعْمَلُوا عَلى‌ مَكانَتِكُمْ إِنِّي عامِلٌ ...) مكانت به معناى منزلت و آن حالتى است كه صاحب منزلت در آن حال به سر

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 7  صفحه : 490
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست