نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 7 صفحه : 391
كسالتى است كه دارند،
بعضى ديگر نظرشان از فلان غذا تحصيل نورانيتى است در باطن كه بدان وسيله بهتر
بتوانند خداى را عبادت كنند، پس وقتى عمل واحدى چند جور غرض متعلق به آن مىشود
بركت در آن نيز معنايش مختلف مىگردد، ولى جامع همه آن معانى اين است كه خداوند
خير منظور را با تسبيب اسباب و رفع موانع در آن غذا قرار داده و در نتيجه غرض از
آن حاصل گردد.
[بيان
اينكه سببيت خدا و بركت او در طول ساير اسباب است، و نزول بركت، با عمل ساير عوامل
منافات ندارد]
پس نبايد
پنداشت كه نزول بركت الهى بر چيزى منافات با عمل ساير عوامل دارد، زيرا همانطورى
كه در ابحاث قبلى گذرانديم معناى اينكه خداوند اراده كرده كه فلان چيز داراى بركت
و خير كثير باشد، اين نيست كه اثر اسباب و علل مقتضى را ابطال كند، براى اينكه
اراده خداوند سببى است در طول ساير علل و اسباب نه در عرض آن، مثلا اگر مىگوييم:
خداوند فلان
طعام را بركت داده معنايش اين نيست كه علل و اسبابى را كه در آن طعام و در مزاج
خورنده آن است همه را ابطال كرده و اثر شفا و يا نورانيت را از پيش خود در آن قرار
داده، بلكه معنايش اين است كه اسباب مختلفى را كه در اين ميان است طورى رديف كرده
و ترتيب داده كه همان اسباب نتيجه مطلوب را از خوردن آن غذا به دست مىدهند، و يا
باعث مىشود كه فلان مال ضايع نمىگردد و يا دزد آن را به سرقت نمىبرد- دقت
فرمائيد- لفظ بركت از الفاظى است كه در لسان دين بسيار استعمال شده است، از آن
جمله در آيات قرآنى و همچنين در موارد بسيارى در اخبار و احاديث، و نيز در تورات و
انجيل در مواردى كه عطيههاى الهى را به انبيا و همچنين عطيه كهنه را به ديگران
نقل مىكند اين لغت بسيار به كار رفته، بلكه در تورات بركت را مانند سنتى جارى
گرفته است.
از آنچه گذشت
بطلان رأى منكرين بركت به خوبى روشن گرديد، ادعاى آنان- بطورى كه قبلا از راغب نقل
كرديم- اين بود كه اثرى كه اسباب طبيعى در اشياء باقى مىگذارد جايى براى اثر كردن
هيچ سبب ديگر نمىگذارد، و خلاصه چيزى به نام بركت و يا به هر اسم ديگرى نيست كه
اثر اسباب طبيعى را در اشيا باطل كرده و خود در آن اثر كند.
غافل از
اينكه سببيت خداى تعالى و بركت او در طول ساير اسباب است نه در عرض آن تا كار
تاثير آن به مزاحمت با ساير اسباب و ابطال آثار آنها بكشد.
[بيان
آيات]
(
وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ كَذِباً) ...(ما
أَنْزَلَ اللَّهُ ) خداى تعالى در اين آيه سه مورد از موارد ظلم را كه
شديدترين مراتب ظلم را دارا است و عقل در شناعت و رسوايى آن هيچ ترديدى ندارد
برشمرده، و به همين جهت آن را به صورت سؤال ذكر كرده است.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 7 صفحه : 391