نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 7 صفحه : 390
مىگيرد. و
مبارك چيزى است كه اين خبر در آن باشد و به همين معنا است آيه(هذا ذِكْرٌ مُبارَكٌ
أَنْزَلْناهُ).
سپس مىگويد:
از آنجايى كه خيرات الهى از مقام ربوبيتش بطور نامحسوس صادر مىشود، و مقدار و عدد
آن هم قابل شمردن نيست، لذا به هر چيزى كه داراى زياده غير محسوسى است مىگويند:
اين چيز مبارك و داراى بركت است، روايتى هم كه مىگويد هيچ مالى از صدقه
دادن كم نمىشود مقصودش همين نقصان غير محسوس است نه كاهش مخصوص كه بعضى از
زيانكاران پنداشته و در رد آن گفتهاند: ما ترازو مىگذاريم و از فلان مال، مقدارى
صدقه داده سپس آن را بار ديگر مىسنجيم و مىبينيم كه به مقدار صدقه كم شده است.
راغب سپس اضافه كرده است كه: مراد از(تَبارَكَ اللَّهُ) اختصاص
خداوند است به خيرات.[1] پس بنا بر
اين، بركت به معناى خيرى است كه در چيزى مستقر گشته و لازمه آن شده باشد، مانند
بركت در نسل كه به معناى فراوانى اعقاب يا بقاى نام و دودمان است، و بركت در غذا
كه به معناى سير كردن مردم بيشترى است، و بركت در وقت كه به معناى گنجايش داشتن
براى انجام كارى است كه آن مقدار وقت معمولا گنجايش انجام چنان كارى را ندارد.
چيزى كه هست
از آنجا كه غرض از دين تنها و تنها سعادت معنوى و يا حسى منتهى به معنوى است، لذا
مقصود از بركت در لسان دين آن چيزى است كه در آن خير معنوى و يا مادى منتهى به
معنوى باشد، مانند آن دعايى كه ملائكه در حق ابراهيم (ع) كرده و گفتند:(رَحْمَتُ اللَّهِ وَ بَرَكاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ)[2] كه مراد از آن، بركت
معنوى مانند دين و قرب خدا و ساير خيرات گوناگون معنوى، و نيز بركت حسى مانند مال
و كثرت و بقاى نسل و دودمان و ساير خيرات مادى است كه برگشت آن به معنويات
مىباشد.
بنا بر آنچه
گفته شد، معناى بركت مانند امور نسبى به اختلاف اغراض مختلف مىشود، چون خيريت هر
چيزى به حسب آن غرضى است كه متعلق به آن مىشود، مثلا طعامى كه انسان مىخورد بعضى
غرضشان از خوردن آن سير شدن است، و بعضى غرضشان از خوردن آن تنها حفظ سلامت است،
چون غذاى مورد نظرشان را در ميان همه غذاها نسبت به مزاج خود سالمتر تشخيص داده،
بعضى ديگر غذايى را كه مىخورند منظورشان استشفاء به آن و بهبودى