responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 7  صفحه : 194

بر آنان فرستاده خواهد شد. آيه‌(لِكُلِّ نَبَإٍ مُسْتَقَرٌّ وَ سَوْفَ تَعْلَمُونَ) نيز مؤيد اين معنا است، علاوه بر اينكه خداوند در آيات مشابه آيه مورد بحث، اين امت را صريحا تهديد به عذاب نموده، از آن جمله فرموده است:( وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ فَإِذا جاءَ رَسُولُهُمْ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ)- تا اينكه مى‌فرمايد-(وَ يَسْتَنْبِئُونَكَ أَ حَقٌّ هُوَ قُلْ إِي وَ رَبِّي إِنَّهُ لَحَقٌّ وَ ما أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ ... )[1] و نيز فرموده:(إِنَّ هذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ أَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ وَ تَقَطَّعُوا أَمْرَهُمْ بَيْنَهُمْ ...)[2] و نيز فرموده:( فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفاً)- تا اينكه مى‌فرمايد-(وَ لا تَكُونُوا مِنَ الْمُشْرِكِينَ، مِنَ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَ كانُوا شِيَعاً ... )[3].

[وجوهى كه در معناى عذاب از فوق در آيه شريفه گفته شده است‌]

بعضى‌ها گفته‌اند: مراد از عذاب از فوق ، همانا صيحه و سنگ و باد و طوفان است، نظير عذابى كه به قوم عاد و ثمود و قوم شعيب و لوط رسيد، و مراد از عذاب از پائين ، خسف است‌[4]، نظير خسفى كه قارون را هلاك كرد.

بعضى ديگر گفته‌اند: عذاب از فوق همان فشار و شكنجه‌اى است كه ممكن است از ناحيه ما فوق خود يعنى سلاطين و گردنكشان ببينند، و عذاب از پائين پايشان، ناراحتى‌هايى است كه ممكن است از ناحيه زير دستان و بردگان خود ببينند.

بعضى ديگر از مفسرين گفته‌اند: مراد از فوق و تحت سلاحهاى آتشينى است كه اخيرا بشر آن را اختراع كرده است، از قبيل جت‌هاى بمب‌افكن، توپ‌هاى سنگين و مخرب، ضدهوائيها، زيردريايى‌ها و كشتى‌هاى جنگى و ...، چون خداى تعالى است كه در كلام خود مردم را از عذاب بيم مى‌دهد، و خداى تعالى نسبت به عذاب‌هايى كه بعدها و آينده پيدا مى‌شود داناتر است.

و ليكن حق مطلب اين است كه لفظ آيه، لفظى است كه قابل انطباق بر همه اين معانى مى‌باشد، عذاب‌هايى نيز پس از نزول اين آيه بر امت اسلام واقع شده، كه قابل انطباق‌


[1] براى هر امتى رسولى است، همين كه رسول‌شان آمد ميان آنان به عدالت، قضاوت مى‌شود- تا آنجا كه مى‌فرمايد- از تو سراغ مى‌گيرند كه آيا حق است آن؟ بگو آرى به پروردگارم قسم آن حق است و شما نمى‌توانيد خدا را عاجز كنيد. سوره يونس آيه 47- 56

[2] به درستى كه اين ملت شما است كه ملت و دين واحدى است، و من پروردگار شمايم، پس بپرستيد مرا. و پاره پاره كردند در ميان خود، امرشان را. سوره انبياء آيه 92- 97

[3] پس راست گردان روى خود را براى دين معتدل- تا آنجا كه فرمود- و از مشركين مباشيد يعنى از كسانى نباشيد كه دين خود را پاره پاره كرده و گروه گروه شدند. سوره روم آيه 30- 45

[4] ناپديد شدن و در زمين فرو رفتن.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 7  صفحه : 194
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست