نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 7 صفحه : 193
خداوند قدرت بر آن را
به كسى نبخشيده است. و يكى هم از قبيل زنده كردن مردگان است كه از بعضى از اولياى
خدا مانند عيسى (ع) و امثال وى نيز برمىآيد[1].
و كوتاه سخن
اينكه اين كلمه به هر معنايى هم كه باشد، به معناى به پا داشتن و واداشتن است. و
به اين عنايت است كه در توجيه و فرستادن هم استعمال مىشود، براى اينكه روانه كردن
به طرف قومى و فرستادن به طرف حاجتى، غالبا بعد از سكون انجام مىشود. و بنا بر
اين مىتوان از كلمه بعث عذاب استفاده كرد كه عذاب مذكور عذابى است كه
مىبايستى متوجه آنان بشود، و اگر تا كنون متوجهشان نشده، مانعى از قبيل ايمان و
اطاعت در كار بوده كه اگر آن مانع نمىبود، خداوند آن عذاب را به پا داشته و
متوجهشان مىكرد.
(أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِكُمْ أَوْ يَلْبِسَكُمْ شِيَعاً)- در مجمع
البيان در باره كلمه يلبسكم مىگويد: لبست عليهم الامر
يعنى فلان امر را بر آنان مشتبه كردم و البسه يعنى آن را براى آنان
بيان نكرد و روشن ننمود، و لبس الثوب - بدون لفظ على - به
معناى پوشيدن جامه است، و لبس اشتباه امر و اختلاط كلام را گويند،
و لابست الامر يعنى فلان امر را مشتبه كردم، و در معناى شيع
مىگويد: شيع به معناى فرق و طوايف است، و هر فرقهاى براى خود، شيعه جداگانهاى
است، و شيعه به معناى پيرو و تشيع به معناى پيروى بر وجه
تدين و ولاء است[2].
و بنا بر
گفته وى، مراد از:(أَوْ يَلْبِسَكُمْ شِيَعاً) اين مىشود كه آنان
را با اينكه فرقههاى مختلفى هستند، به يكديگر مشتبه مىسازد.
[تهديد امت
به نزول عذاب از ناحيه خداى تعالى]
پس ظاهر
اينكه فرمود:(قُلْ هُوَ الْقادِرُ عَلى أَنْ يَبْعَثَ عَلَيْكُمْ
عَذاباً مِنْ فَوْقِكُمْ أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِكُمْ) اين است كه
مىخواهد اثبات كند كه خداوند سبحان قادر است بر اينكه از بالا و پائين عذاب بر
آنان بفرستد، و لازمه قدرت داشتن اين نيست كه اين قدرت را به كار هم بزند، غرض
ترساندن مردم است، و همين اثبات قدرت براى ترساندن آنان كافى است. و ليكن از قرينه
مقام استفاده مىشود كه غرض تنها اثبات قدرت نيست، بلكه علاوه بر اثبات قدرت، براى
خداوند، استحقاق عذاب را هم مىرساند. بنا بر اين، و بنا بر استفادهاى كه قبلا از
كلمه بعث كرديم آيه شريفه جدا و صريحا تهديد مىكند بر اينكه اگر امت
دست از كفر بر ندارند، و بر ايمان به خدا و آياتش اجتماع نكنند، و بدين وسيله جلوى
عذاب را نگيرند، عذاب