نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 7 صفحه : 191
اينجا پيدا شده كه به
طور كلى اعمال اجتماعى كه در بين افراد جامعه دائر است همه و همه معاملاتى است كه
قائم به دو طرف است، آدمى در اين معاملات چيزى مىدهد و چيزى مىستاند، و اين
انحصار و اختصاص به آدميان ندارد، بلكه هر موجودى از موجودات از كثرت حوائج مجبور است
چنين باشد، نيازمندىها آن قدر زياد است كه اجازه نمىدهد يك موجود كارى بكند كه
هيچ نفعى از آن عايد ديگران نشود و تنها نيازمندىهاى خودش برطرف گردد.
انسان اين
عادت را در مورد توسل به خداى تعالى هم به كار مىبندد، با اينكه ساحت خداى سبحان،
منزه از احتياج است، و همه كارهايش به منظور نفع رساندن به غير است و اينكه فطرت
انسانيت آدمى را واميدارد كه در مواقع درماندگى و بيچارگى و نداشتن راه خلاص،
متوسل به خداى تعالى شود و به او وعده شكر و اطاعت دهد، خود يكى از دليلهاى توحيد
است، زيرا به فطرت خود احساس مىكند كه تنها وسيلهاى كه قادر بر رفع و از ميان
برداشتن گرفتارى و اندوه انسان است، همانا خداى سبحان مىباشد، او است كه تمامى
امور وى را از همان روزى كه به وجود آمده تدبير و اداره كرده، و تدبير هر سبب و
وسيله ديگرى هم به دست او است ناچار احساس مىكند كه تا كنون در مقابل چنين
پروردگارى كوتاهى نموده، و با آن همه نافرمانى كه كرده و آن گناهانى كه تا كنون
مرتكب شده، ديگر استحقاق آن را ندارد كه خداوند نجاتش دهد، لذا براى اينكه
استحقاقى به دست آورد و در نتيجه دعايش مستجاب شود، با خداى خود عهد مىبندد كه از
اين به بعد شكرش را بجا آورده و در اطاعتش سر فرود آورد، گو اينكه بعد از آنكه
نجات يافت، باز هم فطرت خود را فراموش كرده و عهد خود را مىشكند:(ثُمَّ أَنْتُمْ تُشْرِكُونَ).
(قُلِ اللَّهُ يُنَجِّيكُمْ مِنْها وَ مِنْ كُلِّ كَرْبٍ ثُمَّ أَنْتُمْ
تُشْرِكُونَ) راغب در مفردات خود مىگويد: كرب به معناى اندوه فراوان
و شديد است، (وَ نَجَّيْناهُ وَ أَهْلَهُ مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ)- و ما او و
اهل او را از آن اندوه بزرگ نجات داديم و كربة و
غمة به يك معنا است، ريشه اين لغت از كرب الأرض - به سكون راء-
گرفته شده كه به معناى زير و رو كردن زمين است، و چون اندوه نيز دل انسان را زير و
رو و مشوش مىكند از اين جهت اندوه را نيز كرب گفتهاند، و در مثل مىگويند:
الكراب على البقر- شخم به عهده گاو است ، البته اين مثل غير از آن مثلى است
كه مىگويند: الكلاب على البقر بعيد هم نيست كه ريشه اين لغت
كربت الشمس- آفتاب نزديك غروب شد بوده باشد و اينكه مىگويند: اناء
كربان به معناى ظرفى است كه نزديك پر شدن باشد و كربان
مانند قربان به معناى نزديكى است و يا اينكه از كرب - به
فتحه كاف و راء-
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 7 صفحه : 191