responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 7  صفحه : 179

ما نتوانيم به كيفيت ثبوت آنها احاطه پيدا كنيم.

ممكن است چيزهاى ديگر نيز در آن عالم ذخيره و نهفته باشد كه از جنس موجودات زمانى نباشند، بنا بر اين، بايد گفت خزينه‌هاى غيب خدا مشتمل بر دو نوع از غيب است: يكى غيب‌هايى كه پا به عرصه شهود هم گذاشته‌اند، و ديگرى غيب‌هايى كه از مرحله شهادت خارجند و ما آنها را غيب مطلق مى‌ناميم، البته آن غيبهايى هم كه پا به عرصه وجود و شهود و عالم حد و قدر نهاده‌اند، در حقيقت و صرفنظر از حد و اندازه‌اى كه به خود گرفته‌اند، باز به غيب مطلق برمى‌گردند، و باز همان غيب مطلق هستند، و اگر به آنها شهود مى‌گوييم با حفظ حد و قدرى است كه دارند، و مى‌توانند متعلق علم ما قرار گيرند، پس اين موجودات هم وقتى شهودند كه متعلق علم ما قرار گيرند، و گر نه غيب خواهند بود.

البته جا دارد كه موجودات عالم را در موقعى كه متعلق علم ما قرار نگرفته‌اند غيب نسبى بناميم، براى اينكه چنين غيبى، وصفى است نسبى، كه بر حسب اختلاف نسبت‌ها، مختلف مى‌شود، مثلا موجودى كه در خانه و محسوس براى ما است، نسبت به كسى كه بيرون خانه است، غيب است، و ليكن براى ما غيب نيست، و همچنين نور و رنگ‌ها براى حس بينايى شهود، و براى حس شنوايى غيب است، و شنيدنى‌ها براى حس شنوايى شهود و براى حس بينايى غيب است و محسوسات اين دو حس نسبت به انسانى كه داراى آن حس است شهود و نسبت به انسان كر و كور غيب است. روى اين حساب غيب‌هايى را كه خداى تعالى در آيه مورد بحث، ذكر كرده، فرمود:(وَ يَعْلَمُ ما فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلَّا يَعْلَمُها وَ لا حَبَّةٍ فِي ظُلُماتِ الْأَرْضِ وَ لا رَطْبٍ وَ لا يابِسٍ) از نوع همين غيب‌هاى نسبى است، براى اينكه همه آنچه كه در آيه ذكر شده، امور محدود و مقدرى است كه تعلق علم به آن محال نيست.

[مراد از(كِتابٍ مُبِينٍ)]

اين آيه دلالت دارد بر اينكه اين امور در كتاب مبين قرار دارند، بنا بر اين جاى اين سؤال هست كه آيا اين امور هم از جهت غيب و هم از جهت شهودش در كتاب مى‌باشد و يا آنكه تنها از جهت غيب بودن؟ و به عبارت ديگر آيا كتاب مبين عبارت است از همين عالم كون كه اجرام امور مذكور را در خود جاى داده، يا آنكه كتاب مبين چيز ديگرى است كه تمامى موجودات به نحو مخصوصى در آن نوشته شده و به قسم خاصى در آن گنجانده شده است؟ به طورى كه از درك درك كنندگان اين عالم غايب و از حيطه علم هر صاحب علمى بيرون است؟ و معلوم است كه اگر معناى كتاب مبين اين باشد، محتويات آن همان غيب مطلق خواهد بود.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 7  صفحه : 179
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست