نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 7 صفحه : 171
و سعادت و شقاوتش را
از هم تميز مىدهد.
آرى، اينگونه
افراط و تفريطها در عقائد تفويضىها و جبرىها كه در صدر اسلام يكهتازان ميدان
بحث، در اطراف معارف اسلامى بودند، بسيار است، انحراف در مساله مورد بحث هم از
اشتباهات همين دو طايفه است، زيرا اين دو طايفه در اثر تعصبهاى مذهبى به وجه
عجيبى در دو طرف افراط و تفريط قرار گرفتهاند، مفوضه بر اين عقيدهاند كه مصالح و
مفاسد و حسن و قبح از امور واقعى بوده و بلكه حقايقى هستند ازلى و ابدى و تغيير
ناپذير، و حتى به اينهم اكتفاء نكرده گفتهاند كه: اين امور بر همه چيز حتى بر
خداى سبحان حكومت داشته و ساحت مقدس پروردگار نيز در كارهاى تكوينى و تشريعيش
محكوم به اين امور است، و اين امور چيزهايى را بر خداى تعالى واجب و چيزهاى ديگرى
را بر او حرام مىكند. آرى، معتزلىها با اين رأى فاسد خود، خداى را از سلطنت
مطلقهاش كنار زده و مالكيت على الاطلاقش را ابطال نمودند. در مقابل آنان، طائفه
جبرىها اين سخنان را انكار كرده و از آن طرف زيادهروى نموده و گفتهاند كه حسن و
قبح نه تنها واقعيت ندارند، بلكه حتى از امور اعتبارى هم نيستند. و حسن در هر كارى
تنها عبارت است از اينكه مورد امر قرار گيرد، هم چنان كه قبح در هر كارى عبارت است
از اينكه مورد نهى قرار گرفته باشد، و در عالم چيزى به نام حسن و قبح وجود ندارد،
و اصلا غايت و غرضى در كار عالم نيست، نه در آفرينش آن و نه در شرايع و احكام دينى
آن.
بلكه آنان به
اين هم اكتفاء نكرده و گفتند: آدمى هيچ كارى از كارهاى خود را مالك نبوده و در هيچ
يك از آنها اختيارى از خود ندارد، بلكه كارهاى او هم مثل خود او مخلوق خدايند.
درست عكس طائفه اولى كه در مقابل اين طائفه مىگفتند: به طور كلى كارهاى انسان
مخلوق خود او است، و خدا در آن هيچگونه مالكيت و اختيارى ندارد، و قدرتش به آن
تعلق نمىگيرد.
اين دو مذهب
به طورى كه ملاحظه مىكنيد يكى در طرف افراط و ديگرى در طرف تفريط قرار دارند، و
حقيقت امر نه به آن شورى است و نه به اين بى نمكى. بلكه حقيقت مطلب اين است كه اين
امور هر چند امورى اعتبارى هستند و ليكن ريشه حقيقى دارند.
توضيح اينكه
انسان و هر حيوانى كه مانند انسان زندگى اجتماعى دارد هر كدام به قدر خود در مسيرى
كه در زندگى دارند و راهى كه براى بقاى حيات و رسيدن به سعادت اتخاذ كردهاند،
داراى نواقصى هستند كه ناچارند كارهايى را از روى اراده و شعور انجام داده و بدان
وسيله نواقص خود را بر طرف سازند و حوائج اجتماعى خويش را برآورده كنند، و
ناگزيرند اين كارها را و هر امرى را- كه اگر نباشد، سعى و كوشششان در راه رسيدن
به سعادت نتيجه
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 7 صفحه : 171