نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 7 صفحه : 128
درگاه خداى سبحان و
خود را به او سپردن بازداشت. خلاصه اينكه، آيه مورد بحث همان مطلبى را افاده
مىكند كه آيه اولى از دو آيه زير در مقام افاده آنست:(فَلَمَّا جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ
فَرِحُوا بِما عِنْدَهُمْ مِنَ الْعِلْمِ وَ حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ
يَسْتَهْزِؤُنَ فَلَمَّا رَأَوْا بَأْسَنا قالُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَحْدَهُ وَ
كَفَرْنا بِما كُنَّا بِهِ مُشْرِكِينَ)[1] و آيه دومى آن در مقام بيان و حكايت توحيد
اضطرارى است كه ساير آيات آن را حكايت مىنمود.
از اينجا
معلوم مىشود كه تا چه اندازه اين سخن فاسد است كه كسى بگويد: ظاهر آيه اين است كه
امم سابق حتى در شدايد اضطرارآور، و بى اختيار كننده هم، زير بار توحيد نرفته و از
تضرع در درگاه خدا، سر باز مىزدند. گوينده اين حرف در تفسير اين آيه چنين
مىگويد:
خداى تعالى
براى پيغمبر قسم مىخورد كه قبل از وى پيغمبرانى براى امم سابق و براى مردمى
فرستاده كه به مراتب در شرك راسختر و بر ظلم مصرتر از امت وى بودهاند، زيرا اگر
امت وى مشركند اقلا در شدايد شركاء و بتهايشان را فراموش مىكنند، و به درگاه خدا
روى آورده و او را به يگانگى مىخوانند ولى امم سابق حتى شدايد هم دلهايشان را نرم
نكرد، و نتوانست فطرت آنان را كه به دست شيطان فاسد شده بود اصلاح سازد.
و بطلان آن
از اين جهت است كه لازمه آن، يا اين است كه توحيد پروردگار جزو فطرياتى نباشد كه
با بر طرف شدن اوهام و قطع اميد از اسباب ظاهرى ظهور مىنمايد، يا اين است كه ممكن
باشد روزى حكم فطرت، از اصل باطل شود. و حال آنكه چنين لوازمى را نمىتوان ملتزم
شد. براى اينكه آيه شريفه(فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفاً
فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها لا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ
اللَّهِ)[2] صريحا دين
توحيد را فطرى بشر دانسته، و فطرت بشر را چيزى معرفى كرده كه به هيچ وجه قابل
تغيير نيست. آيات ديگرى هم هست كه اين معنا را تاييد نموده و با صراحت مىگويد:
انسان در مواقع نوميدى از اسباب متوجه پروردگار خود شده، ناچار او را از روى اخلاص
به فريادرسى خود مىخواند.
علاوه بر
اينكه اقرار به معبود يگانه و در مواقع شدت به وى توسل جستن امرى است كه ما
[1] پس وقتى پيغمبرانشان با حجت آمدند ايشان به آن معلوماتى كه
خودشان داشتند، مغرور شدند( و زير بار پيغمبران نرفتند) و در نتيجه احاطه كرد
ايشان را آن عذابى كه به آن استهزاء مىكردند، پس وقتى عذاب ما را ديدند گفتند:
تنها به خداى يگانه ايمان آورديم و كفر ورزيديم به آن چيزهايى كه شريك خدايشان
مىپنداشتيم. سوره مؤمن آيه 84
[2] پس روى خود را راست گردان به دين، در حالى كه از باطل به حق
گرائيده باشى و بيدار ساز فطرت خدا را كه خلق را بر آن فطرت آفريد، آفرينش خدا را
تغييرى نيست. سوره روم آيه 30
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 7 صفحه : 128