responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 7  صفحه : 122

چنين فرضى غير او را مى‌خوانديد؟

(بَلْ إِيَّاهُ تَدْعُونَ) بلكه يقينا تنها خداى سبحان را مى‌خوانديد، نه بت‌هايتان را.

(فَيَكْشِفُ ما تَدْعُونَ إِلَيْهِ إِنْ شاءَ) خدا هم آن پريشانى را از شما بر طرف مى‌سازد، هم چنان كه از قوم يونس بر طرف كرد.

البته اين وقتى است كه مشيتش تعلق بگيرد، و گر نه مى‌تواند بر طرف نسازد، زيرا كه خداوند مجبور و ناچار در قبول دعاى شما نمى‌شود، قدرت او مطلق و ذاتى است.

(وَ تَنْسَوْنَ ما تُشْرِكُونَ) و بت‌هاى تراشيده را فراموش مى‌كنيد، آرى غريزى انسان است كه در مواقع هجوم بلا، غير از خود، هر چيز ديگرى را فراموش كند، و جز به خود اهتمام نداشته باشد زيرا كه مى‌بيند مجال تنگ شده و ديگر وقت آن نيست كه خود را گذاشته به چيزهايى بپردازد كه برايش فايده‌اى ندارند.

و اين برهان كه عبارت بود از فراموش كردن بت‌ها در شدايد و مشغول خود شدن و خداى را براى رفع پريشانى خواندن، خود صريح‌ترين برهان است بر توحيد معبود، و اينكه جز خداى تعالى معبود ديگرى نيست.

از توضيحاتى كه در معناى آيه داديم چند نكته روشن گرديد:

اول اينكه: مساله آمدن عذاب و يا قيامت و همچنين دعا براى نجات از عذاب، هر دو در برهان، طورى فرض شده‌اند كه خود مشركين هم آن را قبول دارند، و تنها مقصود از برهان اين است كه ثابت كند در چنين فرضى تنها كسى كه به فريادرسى خوانده مى‌شود، خداى (عز اسمه) است و بس، نه بت‌ها. و اما اصل دعا كردن در شدايد و مصيبتها و جبلى بودن آن خود برهان ديگرى است كه اصل وجود صانع با آن اثبات مى‌شود، به خلاف برهانى كه در آيه است، كه غرض از آن اثبات توحيد صانع است، اگر چه اين دو نتيجه ملازم همند.

دوم اينكه: مقيد كردن جمله‌(فَيَكْشِفُ ما تَدْعُونَ إِلَيْهِ) به جمله‌(إِنْ شاءَ) براى اين بود كه قدرت مطلقه خداى سبحان را برساند، و بفهماند كه براى خداى متعال چنين قدرتى هست كه حتى گرفتاريهاى اخروى را هم كه در آن ترديدى نيست رفع كند، زيرا درست است كه قضاى حتمى خدا، وقتى امرى را واجب نمود حتمى مى‌شود، و ليكن آن طور هم نيست كه قدرت بر ترك را هم از خود سلب نمايد، پس قدرت او در هر چيز، چه مورد قضايش باشد و چه نباشد مطلقه است و اين نه تنها قيامت است كه قدرت خداوند برآوردن و نياوردنش مطلقه است، بلكه هر عذاب حتمى و هر امر حتمى ديگرى هم حالش همين است، اگر خدا بخواهد آن را ايجاد مى‌كند و گر نه، نه، گر چه عملا هميشه ايجاد و آوردن چيزهايى را مى‌خواهد كه قضاى‌

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 7  صفحه : 122
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست