نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 7 صفحه : 109
(فَلا
تَحْسَبَنَّ اللَّهَ مُخْلِفَ وَعْدِهِ رُسُلَهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ ذُو
انتِقامٍ، يَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَيْرَ الْأَرْضِ وَ السَّماواتُ وَ
بَرَزُوا لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّارِ)[1] همين دو چيز را ذكر فرموده، يعنى
انعام و انتقام را جزاى دو وصف احسان و
ظلم دانسته، و چون اين دو وصف در بين حيوانات وجود دارد، و اجمالا افرادى از
حيوانات را مىبينيم كه در عمل خود ظلم مىكنند و افراد ديگرى را مشاهده مىكنيم
كه رعايت احسان را مىنمايند از اين رو به دليل اين آيات بايد بگوييم كه حيوانات
نيز حشر دارند.
مؤيد اين
معنا ظاهر آيه(وَ لَوْ يُؤاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِظُلْمِهِمْ ما
تَرَكَ عَلَيْها مِنْ دَابَّةٍ وَ لكِنْ يُؤَخِّرُهُمْ إِلى أَجَلٍ
مُسَمًّى)[2] است، زيرا
كه اين آيه ظهور در اين دارد كه اگر ظلم مردم مستوجب مؤاخذه الهى است تنها به خاطر
اين است كه ظلم است، و صدورش از مردم دخالتى در مؤاخذه ندارد، بنا بر اين هر جنبده
ظالمى، چه انسان و چه حيوان، بايد انتقام ديده و هلاك شود- دقت بفرمائيد-.
گو اينكه
بعضيها گفتهاند كه مراد از دابة در اين آيه خصوص انسان است.
اين را هم
بايد خاطر نشان ساخت كه لازمه انتقام از حيوانات، در روز قيامت، اين نيست كه
حيوانات در شعور و اراده با انسان مساوى بوده و در عين بى زبانى همه آن مدارج كمال
را كه انسان در نفسانيات و روحيات سير مىكند، آنها نيز سير كنند، تا كسى اشكال
كند و بگويد: اين سخن مخالف با ضرورت است، و شاهد بطلان آن آثارى است كه از انسان
و حيوانات بروز مىكند، براى اينكه: صرف شريك بودن حيوانات با انسان در
مساله مؤاخذه و حساب و اجر مستلزم شركت و
تساويشان در جميع جهات نيست، به شهادت اينكه افراد همين انسان، در جميع جهات با هم
برابر نيستند و جميع افراد انسان در روز قيامت از جهت دقت و سختگيرى در حساب، يك
جور نبوده، عاقل و سفيه، رشيد و مستضعف به يك جور حساب پس نمىدهند.
علاوه بر
اينكه خداى تعالى از پارهاى از حيوانات لطائفى از فهم و دقائقى از هوشيارى حكايت
كرده كه هيچ دست كمى از فهم و هوش انسان متوسط الحال در فهم و تعقل ندارد، مانند
داستانى كه از مورچه و سليمان حكايت كرده و فرموده است:
[1] پس مبادا گمان كنى كه خداوند وعدهاى راى كه به فرستادگانش
داده خلف نمايد، بدرستى كه خداوند غالب و صاحب انتقام است، روزى كه زمين به غير
اين زمين تبديل مىشود و آسمانها به غير اين آسمانها و همه براى خداى واحد قهار
ظاهر مىشوند. سوره ابراهيم آيه 48
[2] و اگر خدا مىخواست مردم راى به كيفر ظلمشان بگيرد، هيچ
جنبندهاى بر روى زمين نمىماند، و ليكن كيفرشان راى براى مدتى معين تاخير
مىاندازد. سوره نحل آيه 61
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 7 صفحه : 109