نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 7 صفحه : 104
نيست، بلكه در اين
بين، جهت اشتراك ديگرى هست كه حيوانات را در مساله بازگشت به سوى خدا شبيه به
انسان كرده است.
[وجه
اشتراكى كه بين انسان و حيوانات ديگر وجود دارد و موجب تشابه انسان و حيوانات ديگر
در مساله حشر و باز گشت به خدا مىباشد، داشتن شعور است]
حال بايد ديد
آن چيزى كه در انسان ملاك حشر، و بازگشت به سوى خدا است چيست؟ هر چه باشد همان
ملاك در حيوانات هم خواهد بود، و معلوم است كه آن ملاك در انسان جز نوعى از زندگى
ارادى و شعورى كه راهى به سوى سعادت و راهى به سوى بدبختى، نشانش مىدهد، چيز
ديگرى نيست، آرى، يك فرد از انسان ممكن است در طول زندگيش در دنيا به لذيذترين
غذاها و موافقترين ازدواجها و زيباترين منزلها برسد و در عين حال به خاطر ظلم و
جورى كه كرده سعادتمند در زندگى هم نباشد، و بر عكس ممكن است جميع انواع بلاها و
شدائد به او روى آورده باشد و او در عين حال به خاطر داشتن كمالات انسانى و نور
عبوديت، خوش و سعادتمند بوده باشد.
پس ملاك تنها
همان داشتن شعور و يا به عبارت ديگر، فطرت انسانيت است كه به كمك دعوت انبيا راه
مشروعى از اعتقاد و عمل به رويش باز مىكند كه اگر آن راه را سلوك نمايد و مجتمع
هم با او و راه و روش او موافقت كند در دنيا و آخرت سعادتمند مىشود، و اگر خودش
به تنهايى و بدون همراهى و موافقت مجتمع آن راه را سلوك كند در آخرت سعادتمند
مىشود، يا در دنيا و آخرت هر دو، و اگر آن راه را سلوك نكند بلكه از مقدارى از آن
و يا از همه آن تخلف نمايد، در دنيا و آخرت بدبخت مىشود.
اين آن سنتى
است كه فطرت هر انسانى آن را قبول داشته، و در دو كلمه خلاصه مىشود، و آن دو كلمه
عبارتند از: 1- به كار خير و اطاعت خدا وادار كردن، 2- از عمل بد و معصيت بازداشتن
و يا بگو:
1- به عدل و
استقامت دعوت نمودن، 2- از ظلم و انحراف از حق نهى كردن. آرى هر انسانى به فطرت
سليم خود امورى را در باره خود و ديگران نيكو شمرده و آن را عدالت مىداند، و
امورى ديگر را زشت دانسته آن را به خود و به ديگران ظلم مىشمارد، دين الهى هم اين
فطرت را در همين تشخيص اجماليش تاييد نموده و تفصيل عدالت و ظلم را برايش شرح
مىدهد.
اين خلاصه و
چكيده مطالبى است كه بحثهاى گذشته، آن را افاده نموده و بسيارى از آيات قرآنى
تاييدش مىنمايد، مانند آيه(وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها
فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاها وَ قَدْ خابَ
مَنْ دَسَّاها)[1] و آيه
[1] سوگند به نفس و آن كس كه راست و درست كرد آن را، پس به وى
فجور و تقوايش راى الهام نمود به تحقيق رستگار شد آن كسى كه نفس خود راى تزكيه
كرد، و زيانكار شد آن كسى كه نفس راى تباه ساخت.
سوره شمس آيه 10
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 7 صفحه : 104