نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 7 صفحه : 103
مىشود،
دب - به فتح دال- و همچنين دبيب به معناى آهسته راه رفتن
است. طائر هر حيوانى را گويند كه با دو بال خود، در فضا شناورى كند، و
جمع آن طير است. امت به معناى جماعتى است از مردم، كه
اشتراك در هدف واحد مانند: دين و يا سنت واحده و يا
وحدت در زمان و مكان آنان را مجتمع ساخته باشد. اين كلمه در اصل لغت به
معناى قصد است، أم يعنى قصد كرد و يؤم يعنى قصد مىكند.
و حشر به معناى كوچ دادن جمعى است از جايى به جايى و يا بسيج دادن
جمعى است به سوى جنگ و امثال آن.
چنين به نظر
مىرسد كه توصيف طائر به(يَطِيرُ بِجَناحَيْهِ) صرفا براى
محاذات با جمله(دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ) است و به منزله اين
است كه بگوئيم: هيچ حيوان زمينى و هوايى نيست مگر اينكه ... و نيز از
آنجايى كه بيشتر اوقات طيران به طور مجاز در سرعت حركت استعمال
مىشود، و چون دبيب هم به معناى حركت آهسته است، و با بودن چنين
قرائنى ممكن بود كسى احتمال دهد كه مراد از طائر به قرينه اينكه در مقابل
دابة قرار گرفته، سرعت در حركت باشد، توصيف مزبور تنها براى محاذات نيست
بلكه براى فهماندن اين جهت هم هست كه مراد از طائر معناى مجازى آن (سرعت حركت)
نيست، بلكه معناى حقيقيش (پرنده) منظور است.
گفتارى
پيرامون اجتماعات حيوانى
اين آيه
خطابش به مردم است، و مىفرمايد حيوانات زمينى و هوايى همه امتهايى هستند مثل شما
مردم، و معلوم است كه اين شباهت تنها از اين نظر نيست كه آنها هم مانند مردم داراى
كثرت و عددند، چون، جماعتى را به صرف كثرت و زيادى عدد، امت نمىگويند، بلكه وقتى
به افراد كثيرى امت اطلاق مىشود كه يك جهت جامعى اين كثير را متشكل و به صورت
واحدى درآورده باشد، و همه يك هدف را در نظر داشته باشند حال چه آن هدف، هدف
اجبارى باشد و چه اختيارى.
هم چنان كه
از اين نظر هم نيست كه اين حيوانات انواعى و هر نوعى براى خود امتى است كه افرادش
همه در نوع خاصى از زندگى و ارتزاق و نحوه مخصوصى از تناسل و توليد مثل و تهيه
مسكن و ساير شؤون حيات مشتركند، زيرا اگر چه اين مقدار اشتراك براى شباهت آنها به
انسان كافى است، ليكن از اينكه در ذيل آيه فرمود:(ثُمَّ
إِلى رَبِّهِمْ يُحْشَرُونَ) استفاده مىشود كه مراد از اين شباهت تنها
شباهت در احتياج به خوراك و جفتگيرى و تهيه مسكن
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 7 صفحه : 103