نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 6 صفحه : 97
(إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ الَّذِينَ
هادُوا وَ الصَّابِئُونَ وَ النَّصارى ...) بر حسب ظاهر
صابئون عطف است بر(الَّذِينَ آمَنُوا) البته عطف
بر محل آن، نه بر ظاهرش، و ليكن جماعتى از علماى نحو اين را جايز ندانسته و
گفتهاند: قبل از آنكه خبر ان در كلام بيايد چيزى را نمىتوان بر محل
اسم آن عطف كرد، و ليكن اجتهادشان اجتهاد در مقابل نص است، براى اينكه خود اين آيه
دليل بر جواز آنست، زيرا در اين آيه صابئون كه در حالت رفع است به محل
اسم ان كه كلمه الذين است عطف شده. اما معناى آيه، بايد
دانست كه اين آيه در مقام بيان اين مطلب است كه در باب سعادت و نيكبختى براى اسما
و القاب هيچ اثرى نيست، بنا بر اين، اينكه عدهاى خود را به نام مؤمنين و جمعى
بنام يهودى و طائفهاى به نام صابئين و فرقهاى نصارا نام نهادهاند از اين
نامگذاريها چيزى از سعادت عايدشان نمىشود، چيزى كه در جلب سعادت دخالت دارد ايمان
به خدا و روز جزا و عمل صالح است. و ما راجع به اين مطلب در تفسير آيه 62 سوره بقره
در جلد اول بحث كرديم.
(لَقَدْ أَخَذْنا مِيثاقَ بَنِي إِسْرائِيلَ وَ أَرْسَلْنا إِلَيْهِمْ رُسُلًا
...) گفتيم اين آيه وعدهاى از آيات بعديش متعرض حال اهل كتابند، چنان كه
در آيه گذشته يعنى آيه(قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ لَسْتُمْ عَلى
شَيْءٍ حَتَّى تُقِيمُوا التَّوْراةَ وَ الْإِنْجِيلَ ...) دليلى عليه
آنان اقامه شده بود كه خلاصهاش اين بود كه: جرايم و گناهان باعث قطع رابطه با
خداوندند، و با نداشتن رابطه (پناه بر خدا) چيست كه آدمى بوسيله اعتماد بر آن كتاب
خدا را اقامه و احيا كند؟
[اسم و لقب
هيچ اثرى در سعادت آدمى ندارد و فقط ايمان به خدا و روز جزا و عمل صالح مايه سعادت
است]
و ما احتمال
مىدهيم اين آيات مربوط باشند به آيه(إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ
الَّذِينَ هادُوا ...) و در نتيجه تصديق اين معنا باشد كه اسم و
لقب، هيچ اثرى در سعادت آدمى ندارد، زيرا اگر اثرى داشت جلو اينها را از پيغمبركشى
و همچنين از تكذيب پيغمبران مىگرفت، و از هلاكتشان بوسيله فتنههاى هلاك كننده و
گناهان بزرگ مىرهانيد، ممكن هم هست اين آيات به منزله توضيح باشند براى آيه(إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ الَّذِينَ هادُوا ...) و اين آيه نيز مانند
توضيح باشد براى آيه(يا أَهْلَ الْكِتابِ لَسْتُمْ عَلى شَيْءٍ
...) در اين صورت نيز معنا واضح است.
(فَرِيقاً كَذَّبُوا وَ فَرِيقاً يَقْتُلُونَ) ظاهر اينست كه
كلمه فريقا در اين دو جا هر كدام مفعول باشد براى فعل بعديش، كه به
منظور فهمانيدن عنايتى جلوتر از فعل خود ذكر شدهاند، و گرنه ترتيب تقديرى و
واقعيش اين است: كذبوا فريقا و يقتلون فريقا ، و سخن كوتاه، همه آن دو
فعل و دو مفعول جوابند براى جمله(كُلَّما جاءَهُمْ رَسُولٌ
...) و معناى آيه تقريبا اين
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 6 صفحه : 97