نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 6 صفحه : 38
نمىدانستهاند.
بنا بر اين
از آيه شريفه چند چيز مىتوان استفاده كرد:
[علت نهى
از محبت كفار]
اولا- علت
نهى از محبت كفار، چه استفاده مىشود علت اين نهى اين بوده است كه چون دوستى بين
دو طايفه باعث اختلاط ارواح آنان است، و هرگز بين دو طايفه كه يكى مقدسات و
معتقدات ديگرى را مسخره مىكند دوستى و صميميت بر قرار نمىماند، از اين رو مسلمين
بايد دوستى كسانى را كه اسلام را سخريه مىگيرند ترك كنند، و زمام دل و جان خود را
بدست اغيار نسپارند، و گرنه اختلاط روحى كه لازمه دوستى است باعث مىشود اينان
عقايد حقه خود را از دست بدهند.
ثانيا-
تناسبى كه در مقابله جمله(يا أَيُّهَا الَّذِينَ
آمَنُوا) با جمله(الَّذِينَ اتَّخَذُوا) است و نيز
نكتهاى كه در اضافه دين مسلمين در كلمه دينكم هست آن چرايى را كه
گفته شد روشن مىسازد.
ثالثا- نكته
ديگرى كه از آيه استفاده مىشود اينست كه در جمله(وَ
اتَّقُوا اللَّهَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ) چيزى نظير تاكيد
براى نهى در جمله لا تتخذوا وجود دارد كه نهى و علتش را تاكيد مىكند،
در حقيقت جمله لا تتخذوا را به عبارت عمومىترى تاكيد كرده،
مىفرمايد: مؤمن و كسى كه متمسك به ريسمان و دستآويز ايمان شده ديگر معنا ندارد
راضى شود به اينكه اغيار، دين او و آنچه را كه او به آن ايمان دارد مورد سخريه و
استهزا قرار دهند.
پس اين
مسلمين اگر ايمان به خدا دارند يعنى راستى اسلام را دين خود- نه وسيله گذراندن امر
دنيايشان- مىدانند چارهاى در كار خود جز تقوا و پرهيز از دوستى با كفار ندارند.
اين بود
نكاتى كه گفتيم از آيه استفاده مىشود و احتمال دارد جمله(وَ
اتَّقُوا اللَّهَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ) در مقام بيان مطلبى
باشد كه نظيرش در چند آيه قبل، آنجا كه فرمود: (وَ مَنْ
يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ) گذشت و بنا بر
اين احتمال معناى آيه چنين مىشود: در صورتى كه شما از ايشان (از كفار) نيستيد پس
از خدا بترسيد و آنها را دوست مگيريد، ليكن معناى اول ظاهرتر بنظر مىرسد.
(وَ إِذا نادَيْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ اتَّخَذُوها هُزُواً وَ لَعِباً ...) اين آيه
ثابت مىكند آن ادعاى گذشته را كه فرمود: كفار دين مؤمنين را به بازى و مسخره
مىگيرند، و مراد از ناديتم اذانى است كه در اسلام قبل از هر نماز
واجب يوميه تشريع شده است، و بطورى كه گفته مىشود جز در اين آيه در هيچ جاى ديگر
قرآن، از اذان
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 6 صفحه : 38