responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 6  صفحه : 37

بيان آيات‌

اين آيات از دوستى كفار و اهل كتابى كه خدا و آيات خدا را استهزا مى‌كنند نهى مى‌كند و زشتيها و صفات پليد آنان و عهدشكنيشان را نسبت به خدا و مردم بر مى‌شمرد و در ضمن مردم مسلمان را به رعايت عهد و پيمان تحريك نموده و نقض عهد و پيمان‌شكنى را مذمت مى‌كند و با اينكه ممكن است شان نزول آنها مختلف باشد ليكن همه داراى يك سياقند.

(يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَكُمْ ...) راغب گفته است هزو به معناى مزاحى است كه در غياب كسى و يا پنهان از چشم او انجام شود، و گاهى هم اين كلمه اطلاق مى‌شود به شوخى‌هايى كه نظير مزاح علنى است‌[1].

و در باره لعب هم مى‌گويد وقتى گفته مى‌شود: لعب فلان- فلانى لعب كرد كه كارى را بدون اينكه غرض صحيحى از آن در نظر داشته باشد انجام دهد[2].

و معلوم است كه وقتى چيزى را به باد مسخره مى‌گيرند كه داراى وصفى باشد كه داشتن آن وصف آن را از نظرها ساقط و غير قابل اعتنا كند و اشخاص براى اين، آن را مسخره مى‌كنند كه به سايرين بفهمانند كه آن چيز در نظرهايشان غير قابل اعتنا است، و آنان آن چيز را به بى‌اعتنايى تلقى كرده‌اند و همچنين است لعب يعنى وقتى چيزى را بازيچه مى‌گيرند كه هيچ گونه استفاده عقلايى از آن برده نشود، مگر اينكه غرض صحيح و عقلايى متعلق شود به يك امر غير حقيقى مانند تفريح و ورزش.

بنا بر اين اگر مردمى دينى از اديان را استهزا مى‌كرده‌اند خواسته‌اند بگويند كه اين دين جز براى بازى و اغراض باطل به كار ديگرى نمى‌خورد، و هيچ فايده عقلايى و جدى در آن نيست، و گرنه كسى كه دينى را حق مى‌داند و شارع آن دين و داعيان بر آن و مؤمنين به آن را در ادعا و عقيده مصاب و جدى مى‌داند و به آنان و عقيده‌شان به نظر احترام مى‌نگرد، هرگز آن دين را مسخره و بازيچه نمى‌گيرد، پس اينكه مى‌بينيم در صدر اسلام كسانى دين اسلام را مسخره مى‌كرده‌اند مى‌فهميم كه آنان هم اسلام را يك امر واقعى و جدى و قابل اعتنا


[1] مفردات راغب ص 542( هزؤ).

[2] مفردات راغب ص 450( لعب).

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 6  صفحه : 37
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست