نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 5 صفحه : 97
برگيرند و چون سجده كردند نماز خود تمام كنند و پشت
سر شما بايستند، طايفه دوم كه نماز نخواندهاند بيايند، و با تو نماز بخوانند و
حتما اسلحه خويش با خود داشته باشند، چون آنها كه دچار بيمارى كفرند، خيلى دوست
مىدارند شما از اسلحه و بار و بنه خود غافل شويد و يكباره بر شما بتازند، بله اگر
بخاطر باران يا بيمارى حمل اسلحه برايتان دشوار بود مىتوانيد اسلحه را زمين
بگذاريد، اما به شرطى كه احتياط خود را از دست ندهيد، كه خدا براى كافران عذابى
خوار كننده آماده كرده است (102).
و چون نماز
را تمام كرديد در هر حال چه ايستاده و چه خفته و چه به پهلو خدا را به ياد آوريد- اين
نماز شكسته مخصوص حالت خوف است- پس همين كه ايمن شديد نماز را تمام بخوانيد، كه
نماز واجبى است كه بايد مؤمنين در اوقات معين انجام دهند (103).
در تعقيب
كفار سستى نكنيد، چون اگر شما رنج مىبريد، آنان نيز مانند شما رنج مىبرند. با
اين تفاوت كه شما از خدا اميد پاداش داريد و آنان ندارند و علم و حكمت كار خدا و
صفت اوست (104).
بيان آيات
[بيان آيات مربوط به نماز خوف و حكم نماز مسافر]
در اين آيات
نماز خوف و نماز شكسته در سفر تشريع شده، و منتهى مىشود به ترغيب مؤمنين به اينكه
مشركين را تعقيب كنند و در جستجوى آنان باشند و اين آيات مرتبط و متصل به آيات قبل
است، چون گفتيم سخن از نماز خوف دارد كه مربوط به ميدانهاى جنگ است و سخن از شكستن
نماز در سفر دارد كه آن نيز بى ارتباط با جنگ نيست. چون جهاد غالبا مستلزم مسافرت
است، آيات قبل هم درباره جهاد سخن مىگفت و متعرض شؤون مختلف آن بود.
(وَ إِذا ضَرَبْتُمْ فِي الْأَرْضِ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُناحٌ أَنْ تَقْصُرُوا
مِنَ الصَّلاةِ ...) كلمه جناح هم به معناى گناه است،
و هم حرج و تنگنايى، و هم عدول كردن و كلمه قصر به معناى نقص و كوتاه
كردن نماز است.
در مجمع
البيان گفته: درباره شكستن قصر نماز سه نوع تعبير هست: يكى ثلاثى
مجرد قصر الصلاة- نماز را شكست كه اصطلاح قرآن است. و يكى باب تفعيل
كه گفته مىشود: قصرت الصلاة تقصيرا- نماز خود را شكستم چه شكستنى و يكى
ديگر باب افعال كه گفته مىشود: اقصرت الصلاة اقصارا .[1] و معناى آيه شريفه اين است كه هر
گاه به سفر رفتيد، مانعى از حرج و اثم نيست كه چيزى را از نماز كم كنيد. و
عبارت مانعى از حرج و گناه نيست ظاهر در جواز است يعنى