نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 4 صفحه : 676
ابى جعفر (ع) روايت شده كه فرمود: مراد از ثبات،
سريهها، و به اصطلاح امروز گردان و يا هنگها و مراد از جميع، لشگر است[1].
و در تفسير
عياشى از سليمان بن خالد از امام صادق (ع) روايت شده كه فرمود: خداى تعالى كسانى
كه گفتند: خداى چه رحمى به ما كرد كه با رسول خدا 6 نبوديم، و آسيب نديديم را
مؤمن خوانده و فرموده:(يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا خُذُوا حِذْرَكُمْ
فَانْفِرُوا ثُباتٍ أَوِ انْفِرُوا جَمِيعاً)-، تا آنجا كه (اگر
مصيبتى به شما برسد مىگويند خدا به ما انعام كرد، كه با شما نبوديم ...)[2].
و چنين به
نظر مىرسد كه به راستى مؤمنند در حالى كه مؤمن نيستند كه هيچ، بلكه هيچ كرامتى هم
ندارند (ولى چون جزء جمعيت مؤمنين و داخل آنانند) فرموده:(يا
أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا)، چون اگر فرضا اهل آسمان و زمين چنين سخنى
بگويند، يعنى بگويند: (خدا چه انعامى به ما كرد كه با رسول خدا 6 نبوديم)، به
همين خاطر مشرك مىشدند، پس افرادى كه قرآن كريم اين گفتار را از ايشان حكايت
مىكند مشرك بودند (چون به قول معروف هم خدا را مىخواستند و هم خرما را)، وقتى
مصيبتى به مسلمانان مىرسيد چنين مىگفتند، و وقتى مسلمانان به غنيمتى مىرسيدند،
مىگفتند اى كاش ما نيز با آنان بوديم و به رستگارى عظيمى رستگار مىشديم، يعنى در
راه خدا جنگ مىكرديم (و غنيمت مىبرديم)[3].
مؤلف قدس
سره: اين معنا را طبرسى در مجمع[4] و قمى در
تفسير[5] خود از
آن جناب روايت كردهاند و منظور آن جناب از شرك، شرك معنوى است نه ظاهرى كه باعث
كفر بشود، و ظاهر احكام اسلام را از صاحبش سلب كند، كه بيانش گذشت.
و در همان
كتاب از حمران از امام باقر (ع) روايت كرده كه در تفسير آيه: