نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 4 صفحه : 617
ائتلاف و اتفاق بزنند و هر تنازعى كه رخ مىدهد
به حكميت خدا و رسول او واگذار نمايند.
و جاى هيچ
ترديدى نيست كه آيه:(أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا
الرَّسُولَ) جملهاى است كه به عنوان زمينه چينى براى مطلب بعدى آورده شد، و آن
مطلب عبارت است از اين كه دستور دهد مردم در هنگام بروز نزاع به خدا و رسول او
مراجعه كنند، هر چند كه آيه مورد بحث در عين حال كه جنبه آن زمينه چينى را دارد،
مضمونش اساس و زيربناى همه شرايع و احكام الهى است.
و دليل بر
زمينه بودنش ظاهر تفريعى است كه جمله:(فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ
فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ ...) بر جمله مورد بحث
دارد، و نيز بعد از آن، جملههاى بعد است كه يكى پس از ديگرى از جمله مورد بحث
نتيجهگيرى شده، يك جا فرموده:(أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ
يَزْعُمُونَ ...) و دنبالش فرموده:(وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ
رَسُولٍ إِلَّا لِيُطاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ ...) و بعد از آن فرموده:(فَلا وَ رَبِّكَ لا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيما شَجَرَ بَيْنَهُمْ
...) و نيز جاى هيچ ترديدى نيست كه خداى تعالى از اين دستور كه مردم او
را اطاعت كنند منظورى جز اين ندارد كه ما او را در آنچه از طريق پيامبر عزيزش به سوى
ما وحى كرده اطاعت كنيم و معارف و شرايعش را به كار بنديم، و اما رسول گراميش دو
جنبه دارد، يكى جنبه تشريع، بدانچه پروردگارش از غير طريق قرآن به او وحى فرموده،
يعنى همان جزئيات و تفاصيل احكام كه آن جناب براى كليات و مجملات كتاب و متعلقات
آنها تشريع كردند، و خداى تعالى در اين باره فرموده:(وَ
أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ)[1]، (ما كليات احكام را
بر تو نازل كرديم تا تو براى مردم جزئيات آنها را بيان كنى) دوم يك دسته ديگر از
احكام و آرايى است كه آن جناب به مقتضاى ولايتى كه بر مردم داشتند و زمام حكومت و
قضا را در دست داشتند صادر مىكردند، و خداى تعالى در اين باره فرموده:(لِتَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ بِما أَراكَ اللَّهُ)[2] (تا در بين
مردم به آنچه خداى تعالى به فكرت مىاندازد حكم كنى). و اين همان رايى است كه رسول
خدا 6 با آن بر ظواهر قوانين قضا در بين مردم حكم مىكرد، و همچنين آن رايى است
كه در امور مهم به كار مىبست، و خداى تعالى دستورش داده بود كه وقتى مىخواهد آن
راى را به كار بزند قبلا مشورت بكند، و فرموده:(وَ
شاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ، فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ)[3]، (با مردم در هر
امرى كه مىخواهى در باره آن تصميم بگيرى نخست مشورت بكن و همين كه تصميم گرفتى بر
خدا توكل كن)، ملاحظه مىفرماييد كه مردم را در