نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 4 صفحه : 13
كار در آمد ستايش و در غير اين صورت نكوهش شوى، و
اما توبه و يا عذاب به دست خدا است، براى اين كه مالك هر چيزى او است پس او است كه
هر كس را بخواهد مىآمرزد و هر كه را بخواهد عذاب مىكند، و با اين حال مغفرت و
رحمتش بر عذاب و غضبش پيشى دارد، پس او غفور و رحيم است.
و اگر ما
جمله:(وَ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ
...) را در مقام تعليل براى هر دو فقره اخير يعنى جمله او يتوب
... گرفتيم، براى اين بود كه بيان ذيل آن يعنى جمله(يَغْفِرُ
لِمَنْ يَشاءُ، وَ يُعَذِّبُ مَنْ يَشاءُ ...) اختصاص به آن دو
فقره داشت، در نتيجه مفاد آيه چنين مىشود :
اللَّه يغفر لمن يشاء، و يعذب من يشاء، لان ما فى السماوات و الارض ملكه [1].
مفسرين در
اتصال جمله:(لِيَقْطَعَ طَرَفاً ...) و همچنين در اينكه
عطف جمله(أَوْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ أَوْ يُعَذِّبَهُمْ ...) به ما قبل
چه معنايى مىدهد، و همچنين در اين كه جمله:(لَيْسَ
لَكَ مِنَ الْأَمْرِ شَيْءٌ) چه چيزى را تعليل مىكند، و جمله:(وَ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ ...) در مقام
تعليل چه مطلبى است؟ وجوهى ديگر ذكر كردهاند كه ما از تعرض و بگومگوى در پيرامون
آن صرف نظر كرديم، چون ديديم فايدهاش اندك است علاوه بر اين كه به فرض هم
كه فايدهاش چشمگير بود با آنچه از ظاهر آيات به كمك سياق جارى در آن
استفاده مىشود مخالفت داشت، و اگر از خوانندگان محترم كسى بخواهد با آن اقوال
آگاه گردد بايد به تفسيرهاى طولانى مراجعه نمايد.
بحث روايتى
[ (در باره جنگ احد)]
در تفسير
مجمع البيان از امام صادق (ع) روايت آورده كه فرمود: سبب بر پا شدن جنگ احد اين
بود كه قريش بعد از برگشتن از جنگ بدر به مكه و مصيبتهايى كه در آن جنگ ديدند،
(چون در آن جنگ هفتاد كشته و هفتاد اسير داده بودند) ابو سفيان در مجلس قريش گفت:
اى بزرگان قريش اجازه ندهيد زنانتان بر كشتههايتان بگريند براى اينكه وقتى اشك
چشم فرو مىريزد اندوه و عداوت با محمد را هم از دلها پاك مىگرداند پس
بگذاريد اين كينه در دلها بماند تا روزى كه انتقام خود را بگيريم، و زنان در آن
روز بر كشتگان در بدر
[1] خداوند هر كه را بخواهد مىآمرزد، و هر كه را بخواهد عذاب
مىكند، چون آنچه در آسمانها و زمين است ملك او است مترجم .
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 4 صفحه : 13