نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 3 صفحه : 90
مساله طهارت نفس عينا مانند داشتن تقوا در مرحله
عمل است، كه خداى تعالى تمامى افراد بشر را به آن دعوت كرده، و فرموده:(اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ)[1] و ليكن حق
تقوا كه همان كمال آن و نهايت درجه آنست، جز در افرادى معدود حاصل نمىشود، و آنچه
در ما بقى مردم حاصل مىشود درجات پائينتر از آن حد است، (الامثل فالامثل)، همه
اينها به خاطر اختلافى است كه مردم در فهم و طبيعت خود دارند، و اين مختص مساله
طهارت نفس و تقوا نيست، بلكه تمامى كمالهاى اجتماعى از حيث تربيت، و دعوت همين طور
است، آن كسى كه بنيانگذار يك اجتماع است تمامى افراد را به بالاترين درجه هر كمالى
دعوت مىكند، و مىخواهد كه مثلا در علم، در صنعت، در ثروت، در آسايش، و ساير
كمالات مادى و معنوى به نهايت درجه آن برسند؟ ولى آيا مىرسند؟ نه بلكه تنها بعضى
از افراد جامعه به آن مىرسند، و ما بقى بر حسب استعدادهاى مختلف به درجات
پائينتر آن دست مىيابند، و در حقيقت امثال اين غايات، كمالاتى است كه جامعه به
سوى آن دعوت مىشود، نه تك تك افراد، به طورى كه هيچ فردى از آن تخلف نداشته باشد.
[راه رسيدن
به هدف فوق شناساندن انسان به خود او است (از طريق تربيت علمى و عملى)]
دوم اينكه:
قرآن قاطعانه اعلام مىدارد كه تنها راه رسيدن انسانها به اين هدف اين است كه نفس
انسان را به انسان بشناسانند، و به اين منظور او را در ناحيه علم و عمل تربيت
كنند.
در ناحيه علم
به اين قسم كه حقايق مربوط به او را از مبدأ گرفته تا معاد به او تعليم دهند، تا
هم حقائق عالم، و هم نفس خود را، كه مرتبط با حقايق و واقعيات عالم است بشناسد و
در اين صورت شناختى حقيقى نسبت به نفس خود مىيابد.
و اما در
ناحيه عمل به اين قسم كه قوانين صالح اجتماعى را بر او تحميل كنند تا شؤون زندگى
اجتماعيش صالح گردد، و مفاسد زندگى اجتماعى، او را از برخوردارى از علم و عرفان
باز ندارد، و بعد از تحميل آن قوانين يك عده تكاليف عبادى بر او تحميل كنند، كه در
اثر تكرار و مواظبت بر عمل به آن، نفسش و سويداى دلش متوجه مبدأ و معاد شود، و به
عالم معنا و طهارت نزديك و مشرف گردد، و از آلودگى به ماديات و پليديهاى آن پاك
شود.
خواننده
عزيز، اگر در آيه شريفه:(إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ، وَ
الْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ)[2] دقت كند، و
آنچه از آن فهميد با بيانى كه ما در آيه:(وَ لكِنْ يُرِيدُ
لِيُطَهِّرَكُمْ)[3]