نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 3 صفحه : 60
آيه(كِتاباً مُتَشابِهاً) محكم
باشد، و جمعى ديگر معتقدند كه ظاهر كتاب حجت نيست، يعنى ظهور ندارد.
شانزدهم اين
است كه گفتهاند: متشابه از قرآن، آن آياتى است كه تفسيرش به تفسير آيهاى ديگر
مشتبه شده باشد، و فهم آن به خاطر همين اشتباه مشكل شده باشد، حال چه اين كه اشكال
از جهت لفظ باشد، يا از جهت معنا اين وجه را راغب[1]
ذكر كرده است.
[كلام راغب
اصفهانى در بيان مراد از محكم و متشابه و اقسامى كه براى محكم و متشابه قائل است]
راغب اصفهانى
در مفردات خود گفته: آيات متشابه از قرآن كريم، آن آياتى است كه تفسيرش به خاطر
شباهت به تفسير آيهاى ديگر، مشكل شده باشد، حال يا از جهت لفظ، و يا از حيث معنا،
و بدين جهت است كه فقها گفتهاند: آيه متشابه آن آيهاى است كه ظاهرش از مراد و
معنايش حكايت نكند.
و حقيقت اين
سخن اين است كه آيات قرآن از نظر اعتبار بعضى از آنها بوسيله بعضى ديگر سه قسم
هستند: يكى محكم على الاطلاق است، و دوم متشابه على الاطلاق، و سوم آياتى است كه
از جهتى محكم و از جهتى ديگر متشابه است.
پس متشابه فى
الجمله سه قسم است: اول متشابه از جهت لفظ فقط، دوم متشابه از جهت معنا فقط، و سوم
متشابه از هر دو جهت، و آن كه تنها از جهت لفظ، متشابه است، دو قسم است 1- آنكه
مفردات آن متشابه است، يا به خاطر اين كه لفظى است ناآشنا و غير مانوس مانند
كلمه أب و كلمه يزفون ، و يا به خاطر اين كه لفظى است
داراى چند معنا، مانند لفظ يد و لفظ عين ، 2- آن متشابهى
است كه جملات و تركيبات آن تشابه دارد.
قسم دوم نيز
سه نوع است.
1- آنكه
تشابهش از اين جهت ناشى شده باشد كه كلامى است مختصر و بدون توضيح، مانند آيه:(وَ إِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا فِي الْيَتامى فَانْكِحُوا ما طابَ لَكُمْ
مِنَ النِّساءِ)[2].
2- آنكه
تشابهش به خاطر بسط و گستردگى كلام باشد، مانند آيه(لَيْسَ
كَمِثْلِهِ شَيْءٌ)[3]، كه اگر
فرموده بود: ليس مثله شىء ، معنا براى شنونده روشنتر مىشد، چون يك
حرف اضافه شده، جمله براى شنونده متشابه شده.