responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 3  صفحه : 598

(إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَنْ تُغْنِيَ عَنْهُمْ ...) از ظاهر وحدت سياق چنين بر مى‌آيد كه مراد از اين هايى كه كافر شدند، طايفه‌اى ديگر از اهل كتابند، كسانى هستند كه دعوت نبوت را نپذيرفته‌اند و نه تنها نپذيرفته‌اند بلكه عليه اسلام توطئه هم مى‌كنند و در خاموش كردن نور آن لحظه‌اى كوتاه نمى‌آيند و از هيچ كارى فروگذار نيستند.

و چه بسا مفسرين كه گفته‌اند اين آيه ناظر به اهل كتاب نيست، بلكه به مشركين نظر دارد، و در حقيقت توطئه و زمينه‌چينى است براى داستان احد، كه به زودى بدان اشاره مى‌كند. ولى اين نظريه با جمله‌اى كه به زودى مى‌آيد و مى‌فرمايد:(وَ تُؤْمِنُونَ بِالْكِتابِ كُلِّهِ، وَ إِذا لَقُوكُمْ قالُوا آمَنَّا ...) نمى‌سازد، چون مشركين چنين سابقه‌اى ندارند كه وقتى به مؤمنين رسيدند بگويند ما ايمان آورديم و وقتى به همفكران خود رسيده باشند، سر انگشتان خود را از شدت خشم گزيده باشند. اين وضع با حال يهود تطبيق مى‌كند، و از همين جا روشن مى‌شود كه تا اينجا اتصال سياق آيات به هم نخورده است.

و چه بسا بعضى از مفسرين اين گفته را كه آيه شريفه مورد بحث، به مشركين نظر دارد با اين گفته كه آيه سخن از دورويى مى‌كند جمع كرده و معتقدند كه به يهود نظر دارد، و ليكن اين نظريه خطا است.

(مَثَلُ ما يُنْفِقُونَ فِي هذِهِ الْحَياةِ الدُّنْيا ...) كلمه صر به معناى سرماى شديد است. و اگر مطلبى را كه برايش مثل زده (يعنى انفاق يهوديان را) مقيد كرد به قيد (در اين زندگى دنيا) براى اين بوده كه بفهماند، آنان از خانه آخرت بريده‌اند و انفاقشان هيچ ارتباطى به حيات آخرت ندارد. و نيز اگر حرث قوم را مقيد كرد، به قيد(ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ) براى اين بود كه ارتباط آن با جمله بعدى كه مى‌فرمايد:(وَ ما ظَلَمَهُمُ اللَّهُ) به خوبى روشن شود.

[عمل فاسد، اثر فاسد در پى دارد]

و حاصل كلام در اين آيه اين است كه انفاق و مخارجى كه يهود در اين زندگى دنيا مى‌كند، با اينكه به اين منظور مى‌كند كه وضع زندگى خود را اصلاح نموده و به مقاصدى كه دارد برسد، ليكن به جز بدبختى و شقاوت، بهره‌اى از آن به دست نمى‌آورد، بلكه آنچه را مى‌خواهد و دنبال مى‌كند، به تباهى مى‌كشاند. پيش خود خيال مى‌كند سعادتى به چنگ آورده ولى آنچه به دست آورده شقاوت است. و مثلش مثل بادى است كه در آن سرماى شديدى باشد و زراعت ستمگران را سياه كند، و اين نيست مگر به خاطر ظلمى كه خودشان به خويشتن كرده‌اند، چون عمل فاسد به جز اثر فاسد، اثر ديگرى نمى‌بخشد.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 3  صفحه : 598
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست