نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 3 صفحه : 595
كلمه حبل وقتى به خداى تعالى منسوب شود، معنايى
مىدهد و وقتى به انسانها نسبت داده شود معنايى ديگر مىدهد. در اولى (وقتى به
خداوند منسوب شود) معنايش قضا و قدر و حكم تكوينى يا تشريعى خدا است و در دومى
(وقتى به انسانها نسبت داده شود) به معناى تمسك عملى است.
و مراد
از ضرب ذلت بر آنان اين است كه خداى تعالى حكم تشريعى به ذلت آنان
كرده، به دليل اينكه دنبال ضرب ذلت مىفرمايد: (أَيْنَ ما
ثُقِفُوا)- هر جا كه يافت شوند چون معناى ظاهر اين جمله اين است كه
مؤمنين هر جا ايشان را ديدند و بر آنان مسلط شدند، چنين و چنان كنند. و اين تعبير
با ذلت تشريعى كه يكى از آثارش جزيه گرفتن است، مناسبت دارد.
در نتيجه
برگشت معناى آيه به اين مىشود كه اهل كتاب به حسب حكم شرع اسلامى ذليلند، مگر
اينكه يا داخل در ذمه اسلام شوند و يا امانى از مردم مسلمان به نحوى از انحاء
ايشان را حفظ كنند.
ولى از ظاهر
كلام بعضى از مفسرين برمىآيد كه خواسته است بگويد: آيه(ضُرِبَتْ
عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ) در اين مقام نيست كه حكمى شرعى را تشريع كند،
بلكه مىخواهد خبر از مقدراتى بدهد كه به قضاى خداى تعالى بر سر يهود آمده، چون
اسلام وقتى ظهور كرد كه يهود در حال ذلت بسر مىبرد، و بعضى از شاخههايشان به
مجوس جزيه مىداد و بعضى به نصارا.
و اين معناى
بدى نيست، حتى ذيل كلام تا آخر آيه هم آن را تاييد ميكند براى اينكه از ظاهر آن بر
مىآيد كه ذلت و مسكنت يهود به خاطر سوء رفتار خود او بوده يعنى كفرى كه به آيات
خدا مىورزيد و انبيا را به قتل مىرساند و دائما به حقوق ديگران تجاوز مىكرد،
ولى عيبى كه دارد اين است كه لازمه اين معنا آن است كه آيه را مختص به يهود
بدانيم. با اينكه هيچ دليلى به حسب ظاهر بر اين اختصاص نيست. و ان شاء اللَّه به
زودى در تفسير آيه:(وَ أَلْقَيْنا بَيْنَهُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ)[1] گفتارى در اين باره مىآيد.
(وَ باؤُ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ وَ ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الْمَسْكَنَةُ ...) كلمه
باؤا به معناى اتخذوا- گرفتند است. وقتى گفته مىشود:
باؤا مبائة- مكانا- معنايش اين است كه فلانىها مكانى را براى خود اتخاذ
كردند و يا به مكانى برگشتند و كلمه مسكنت به معناى شدت فقر است و
ظاهرا مسكنت اين است كه انسان به جايى از فقر و يا هر فقدانى برسد كه راه نجاتى از
آن نداشته باشد. بنا بر اين معنا صدر و ذيل آيه