نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 3 صفحه : 534
و نيز از آيه سوره بقره معلوم شد كه مراد از بر همان
معناى ظاهرى و لغوى كلمه است، يعنى توسع در خير (و يا دست و دل باز بودن در كار
خير.) براى اينكه آيه مذكور، اين كلمه را به تمامى رؤس و مهمات خيرات معنا كرده
است، خيرات اعتقادى و عملى.
پس اينكه
بعضى گفتهاند: مراد از آن، تنها احسان خدا و انعام اوست. و يا آن ديگرى گفته:
مراد از آن، خصوص بهشت است، درست نيست.
(وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ) اين جمله
تشويق انفاقگران است، تا وقتى كه انفاق مىكنند خوشحال باشند به اينكه مال عزيز و
محبوبشان هدر نرفته و انفاقشان بىاجر نمانده است. بلكه خدايى كه دستور انفاق به
آنان داده، به انفاقشان و آنچه انفاق مىكنند، آگاه است.
(كُلُّ الطَّعامِ كانَ حِلًّا لِبَنِي إِسْرائِيلَ إِلَّا ما حَرَّمَ إِسْرائِيلُ
عَلى نَفْسِهِ مِنْ قَبْلِ أَنْ تُنَزَّلَ التَّوْراةُ) كلمه
طعام به معناى هر خوردنىاى است كه جنبه غذايى داشته باشد، ولى در اصطلاح
اهل حجاز تنها بر گندم اطلاق مىشود. به اين معنا كه اگر قيدى و قرينهاى با آن
نباشد هر جا گفته شود، از آن معناى گندم را مىفهمند. و كلمه حل در
مقابل حرمت است.
و گويا اين
معنا را از آنجا بخود گرفته، و حلال را از اين جهت حلال گفتهاند كه كلمه
حل در اصل به معناى باز كردن گره است هم چنان كه در مقابل آن كلمه
عقد به معناى گره و گره زدن و پاى بستن است. و گره باز كردن نوعى آزاد كردن
است. و حلال بودن چيزى براى انسان نيز نوعى آزادى است براى او. و كلمه
اسرائيل در اصل نام يعقوب پيغمبر (ع) بوده است و او را بدين سبب اسرائيل
ناميده بودند كه سخت در راه خدا مجاهدت مىكرده و موفق و مظفر به آن بوده است. از
سوى ديگر اهل كتاب هم اين كلمه را به كسى اطلاق مىكنند كه مظفر و غالب بر خدا
باشد و چون معتقدند كه يعقوب با خدا در محلى بنام فنيئيل كشتى گرفته، و پشت خدا را
به خاك رسانده.[1] لذا او را
اسرائيل ناميدند. و اين از سخنانى است كه قرآن آن را تكذيب، و عقل هم آن را محال
مىداند و جمله:(إِلَّا ما حَرَّمَ إِسْرائِيلُ عَلى نَفْسِهِ) اين جمله
استثنايى است از طعام نام برده در بالا و جمله:(مِنْ
قَبْلِ أَنْ تُنَزَّلَ التَّوْراةُ) متعلق است به كلمه كان كه
در جمله اولى قرار داشت. و معناى آيه اين است كه: خداى تعالى قبل از نزول تورات
چيزى از خوردنىها را بر بنى اسرائيل حرام نكرده بود مگر همانهايى را كه يعقوب بر
خودش حرام كرده بود.