نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 3 صفحه : 506
اداره مىشد، شاه نصب مىكردند، و شاه ديگر را
عزل مىنمودند.[1] مىگويند
پاپ بزرگ، آن قدر قدرت يافته بود كه وقتى يكى از پادشاهان نزدش آمده بود تا وى از
گناهش بگذرد. (چون يكى از كارهاى كليسا گناه بخشيدن است) او با پاى خود تاج آن
پادشاه را پرت كرد.[2] و باز
همان كتاب مىنويسد: وقتى امپراطورى آلمان خطايى كرده بود و پاپ براى اينكه او را
بيامرزد، دستور داد سه روز پاى برهنه در جلو قصرش بايستد، با اينكه، فصل، فصل زمستان
بود.
[اتهامات و
دروغ پردازىهاى كليسا در باره مسلمين در زمان جنگهاى صليبى و حتى پس از آن]
حكومت كليسا
مسلمانان را طورى براى مريدان خود توصيف و معرفى كرده بودند كه بطور جدى معتقد شده
بودند كه دين اسلام دين بتپرستى است، اين معنا از شعارهاى جنگهاى صليبى و اشعارى
كه در آن جنگ براى شوراندن نصارا عليه مسلمانان مىسرودند، كاملا بچشم مىخورد.
آرى در طول اين جنگ، كه سالهاى متمادى ادامه داشت، كليسا شعراى خود را وادار
مىكرد، براى به هيجان آوردن سربازان خود عليه مسلمانان اشعارى مبنى بر اينكه
مسلمانان چنين و چنانند و بت مىپرستند، بسرايند.
هنرى
دوكاسترى در كتاب خود الديانة الاسلاميه در فصل اولش مىنويسد:
مسلمانان بت
مىپرستند، و خود داراى سه الهاند كه اسامى آنها بترتيب: 1- ماهوم
است كه بافوميد و ماهومند نيز ناميده مىشود، و اين اولين
الهه ايشان است كه همان محمد است. 2- در رتبه دوم اله
ايلين است كه خداى دوم ايشان است. 3- و در رتبه سوم اله ترفاجان
خداى سوم است. و چه بسا از كلمات بعضى مسلمانان استفاده شود كه غير اين سه خدا دو
خداى ديگر به نامهاى مارتبان و جوبين دارند ليكن اين دو
خدا در رتبهاى پائينتر از آن سه خدا قرار دارند، و مسلمانان خودشان مىگويند، كه
محمد دعوت خود را بر دعوى الوهيت خود بنا نهاده، و چه بسا گفتهاند: او براى خود،
صنمى و بتى از طلا دارد.
و در اشعارى
كه ريشار براى تحريك سربازان مسيحى فرانسه عليه مسلمين سروده، آمده: قيام
كنيد و ماهومند و ترفاجان را سرنگون ساخته و در آتش اندازيد تا در بارگاه خداى خود
تقرب جوييد. و در اشعار رولان در تعريف ماهوم خداى
مسلمانان آمده: در ساختن اين خدا دقت كاملى بكار رفته، اولا آن را از طلا و
نقره ساختهاند. و ثانيا آن قدر زيبا ساختهاند كه اگر آن را