نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 3 صفحه : 479
[1] است كه
تصريح دارد بر اينكه: شفاعت از ناحيه كسانى كه داراى علم هستند و به حق
شهادت مىدهند امرى واقع شدنى است و مسيح ع هم از ايشان است ، گو اينكه
مسيحيان آن جناب را خدا دانسته، به جاى خدا مىخوانند، ولى قرآن كريم تصريح كرده
به اينكه خداى تعالى به او كتاب و حكمت آموخته و در اين باره فرموده:(وَ يُعَلِّمُهُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ)[2]، و او را
از شهيدان روز قيامت خوانده، فرموده:(وَ كُنْتُ عَلَيْهِمْ
شَهِيداً ما دُمْتُ فِيهِمْ)[3] و نيز در
اين باره فرموده:(وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ يَكُونُ عَلَيْهِمْ
شَهِيداً)[4].
6- اين
آراء از كجا منشا گرفته؟
قرآن كريم
منكر اين است كه مسيح ع اين آراء و عقايد (خرافى) را به مسيحيان القاء نموده و آن
را در بينشان ترويج كرده باشد، بلكه مسيحيان در اين عقايد دينى از رؤساى خود تقليد
كرده و هنوز هم مىكنند و بطور تعبد و كوركورانه تسليم دستورات ايشانند و رؤسا هم
اين عقائد را از بتپرستان قديم گرفته بودند، هم چنان كه قرآن كريم فرمود:(وَ قالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَ قالَتِ النَّصارى الْمَسِيحُ
ابْنُ اللَّهِ، ذلِكَ قَوْلُهُمْ بِأَفْواهِهِمْ، يُضاهِؤُنَ قَوْلَ الَّذِينَ
كَفَرُوا مِنْ قَبْلُ، قاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ، اتَّخَذُوا
أَحْبارَهُمْ وَ رُهْبانَهُمْ أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ الْمَسِيحَ ابْنَ
مَرْيَمَ، وَ ما أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا إِلهاً واحِداً لا إِلهَ إِلَّا
هُوَ سُبْحانَهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ ...)[5].
و منظور از
اين كفارى كه مىفرمايد يهود و نصارا از ايشان الگو گرفتند، نمىتواند عرب جاهليت
و بتپرستى ايشان باشد كه معتقد بودند ملائكه دختران خدايند، براى اينكه اعتقاد
[5] يهود گفت: عزيز پسر خدا است و نصارا گفتند: مسيح پسر خدا
است، اين سخنى است كه( بدون فكر و سند و تنها به لقلقه) زبانشان مىگويند، مثل
اينكه از سخنان كفارى كه قبل از ايشان بودند الگو گرفتهاند، خدايشان بكشد، كه چه
دروغهايى مىتراشند، يهوديان احبار خود و مسيحيان رهبانهاى خود را به جاى خداى
تعالى ارباب خود گرفتند و نيز مسيح پسر مريم را خداى خود اتخاذ نمودند با اينكه
مامور نشده بودند مگر به اينكه معبودى واحد را عبادت كنند كه هيچ معبودى جز او
نيست و منزه است خدا از آن شرك كه مىورزند. سوره توبه، آيه 31 .
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 3 صفحه : 479