responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 3  صفحه : 416

هر دو قسم تقسيم را ذكر كرده و در حق آنان رعايت انصاف را نموده باشد، اين دو احتمال در ضميرهاى جمع يقولون و(هُمْ يَعْلَمُونَ) نيز مى‌آيد، هم احتمال دارد كه ضميرهاى مذكور به همه اهل كتاب برگردد و هم احتمال دارد فقط به كسانى برگردد كه اگر در يك دينار امين قرار گيرند خيانت مى‌كنند و بنا به احتمال دوم نيز، هم احتمال دارد ضمير در علينا به همه اهل كتاب برگردد و هم اينكه بخصوص خيانتكاران كه با اختلاف محتملات معناى آيه نيز مختلف مى‌شود، چيزى كه هست همه محتملات درست است و اين با خواننده محترم است كه در آيه دقت بيشترى كند.(وَ يَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ) اين جمله، ادعاى يهود را- مبنى بر اينكه: اميين هيچگونه حق اعتراضى بر آنان ندارند- ابطال مى‌كند و دلالت مى‌كند بر اينكه يهوديان اين ادعاى خود را به وحى الهى نسبت مى‌دادند و بطورى كه در سابق هم گفتيم آن را يك حكم دينى كه از ناحيه خدا تشريع شده، مى‌دانستند.

[شرط كرامت الهيه و تقرب به خدا وفاى به عهد و تقوا است نه نژاد و دودمان‌]

(بَلى‌ مَنْ أَوْفى‌ بِعَهْدِهِ وَ اتَّقى‌ فَإِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ) اين آيه شريفه، كلام يهود را رد نموده و آنچه را كه با كلام خود(لَيْسَ عَلَيْنا فِي الْأُمِّيِّينَ سَبِيلٌ) نفى مى‌كردند را اثبات مى‌كند، آنها مى‌گفتند: اميين تسلطى بر ما ندارند ، آيه مورد بحث مى‌فرمايد خير، شما امتيازى بر اميين نداريد و تقدم و تسلط حق هر كسى است كه تقوا داشته باشد، و كلمه اوفى فعل ماضى از مصدر باب افعال يعنى ايفاء است و ايفاى عهد به معناى تتميم آن و حفظ آن از بهانه و نقص است و توفيه كه مصدر باب تفعيل است به معناى بذل و بخشش بطور كامل و وافى است و استيفاء كه مصدر باب استفعال است به معناى گرفتن بطور كامل و وافى است.

و مراد از عهد خدا- بطورى كه آيه بعدى مى‌فرمايد:(إِنَّ الَّذِينَ يَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ ...) آن پيمانى است كه خداى عز و جل از بندگان خود گرفته است كه عبارت است از: تنها او را بپرستند و به او ايمان آورند و يا مراد از آن، مطلق عهد است كه عهد خدا هم يكى از مصاديق آن است.

و جمله:(فَإِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ) از قبيل بكار بردن كبرى در جاى صغرى، به منظور كوتاه گويى است.

(خواننده عزيز توجه داشته باشد كه اين دو كلمه از اصطلاحات علم منطق است، علمى كه در تعريفش گفته‌اند: آلتى است قانونى كه مراعات آن ذهن را از خطاى در فكر حفظ

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 3  صفحه : 416
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست