responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 3  صفحه : 398

مى‌گفت: او يا خود خدا است و يا پسر خدا است و يا سومى از سه خدا است و با يهود بر سر مساله بعثت و نبوت او احتجاج مى‌كرد كه در اين مساله داراى علم و مدرك بودند و در مقابل يهوديان بر سر انكار مساله خدايى و پسر خدا بودن عيسى احتجاج مى‌كردند، و سومين خدا بودن از سه خدا كه ايشان هم در اين مساله داراى علم و مدرك بودند، و اما محاجه و بگومگوى هر دو بر مساله‌اى كه علمى به آن نداشتند همان محاجه آنان در باره يهودى بودن و يا نصرانى بودن ابراهيم بود.

و منظور از جاهل بودنشان نسبت به آن اين نيست كه نمى‌دانستند تورات و انجيل بعد از ابراهيم ع نازل شده، چون هيچ عاقلى از يهود و نصارا شك نداشته كه ابراهيم ع قرن‌ها قبل از اين دو شريعت زندگى مى‌كرده است، و نيز اين نيست كه نمى‌دانستند كه سابق معقول نيست تابع لاحق و يا گذشتگان پيرو آيندگان باشند، جمله:

(أَ فَلا تَعْقِلُونَ) هم با اين احتمال مخالفت دارد، چون مى‌رساند به اينكه مساله آن قدر روشن است كه كمترين توجه براى درك آن كافى است، پس يهود و نصارا مى‌دانستند وجود ابراهيم بر تورات و انجيل سبقت داشته است، ولى از اينكه اين علمشان لازمه‌اى دارد، غفلت داشتند و آن اين است كه ابراهيم ع نمى‌تواند يهودى و نصرانى باشد، بلكه بر دين خدا است، يعنى اسلام و تسليم خدا شدن.

[دين، داراى مراتب و مراحلى بوده است و هر يك از انبياء (ع) به منزله بنيانگذار يكى از آن مراحل بوده‌اند]

و ليكن با اين حال يهوديان گفتند: دين حق جز يكى نمى‌تواند باشد، پس قهرا يهوديان مى‌گفتند اين دين واحد يهوديت است و قهرا ابراهيم هم يهودى بوده و نصارا نيز معتقدند به اينكه دين حق جز يكى نمى‌تواند باشد، پس قهرا اين دين واحد نصرانيت و قهرا ابراهيم هم نصرانى بوده است، و در اين ميان يك نكته را نمى‌دانستند، نه اينكه نسبت به آن غفلت كرده باشند و آن نكته اين است كه اين دين واحد در تمامى اعصار و در سير تاريخى بشر يك نواخت نبوده، بلكه به حسب مرور زمان و موازى زيادتر شدن استعداد بشر، از ناحيه خداى تعالى كاملتر مى‌شده، و اين دين واحد كه نامش اسلام است، قبل از يهوديت و نصرانيت با شرايعى و احكامى ساده‌تر و ساده‌تر بوده و دو كيش نامبرده، دو مرحله و دو مرتبه كامل‌تر نسبت به مراحل قبل است (تا آنكه با آمدن قرآن دين خدا به حد كمال رسيد، و خود اعلام كرد:(الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ ...)[1] مترجم ).

و هر يك از انبيا ع به منزله بنيان‌گذار يك مرحله از آن است و هر يك از آنان در نهادن بنيان و در آنچه بر آن بنيان ساخته، موقعيت خاص به خود را دارد، (نه مى‌توان گفت‌


[1] سوره مائده، آيه 3 .

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 3  صفحه : 398
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست