نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 3 صفحه : 325
(وَ إِنْ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ إِلَّا
لَيُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ يَكُونُ عَلَيْهِمْ
شَهِيداً)[1]، پس
كلمه توفى از اين جهت صراحتى در مردن ندارد.
علاوه بر
اينكه قرآن كريم آنجا كه ادعاى يهود مبنى بر اينكه عيسى را كشتند را رد مىكند نيز
مؤيد اين گفتار ما است چون در آنجا مىفرمايد:(وَ
قَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ،
وَ ما قَتَلُوهُ وَ ما صَلَبُوهُ وَ لكِنْ شُبِّهَ لَهُمْ وَ إِنَّ الَّذِينَ
اخْتَلَفُوا فِيهِ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلَّا اتِّباعَ
الظَّنِّ وَ ما قَتَلُوهُ، يَقِيناً، بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ، وَ كانَ
اللَّهُ عَزِيزاً حَكِيماً، وَ إِنْ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ إِلَّا لَيُؤْمِنَنَّ
بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ يَكُونُ عَلَيْهِمْ شَهِيداً)[2]، چون يهود ادعا
مىكرد كه مسيح عيسى بن مريم ع را كشتند و همچنين نصارا نيز بطورى كه از انجيلها
استفاده مىشود اينطور معتقدند كه يهوديان آن جناب را دار زدند و كشتند، ولى
چيزى كه هست اينكه: بعد از كشته شدنش خداى تعالى او را از قبرش بيرون آورد و به
آسمان برد و حال آنكه آياتى كه ملاحظه كرديد داستان كشتن و به دار آويختن را
به كلى تكذيب مىكند.
و آنچه از
ظاهر آيه:(وَ إِنْ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ ...) بدست مىآيد
اين است كه: عيسى ع نزد خدا زنده است و نخواهد مرد تا آنكه همه اهل كتاب به
وى ايمان بياورند . و بنا بر اين پس توفى آن جناب در آيه مورد بحث به معناى
گرفتن عيسى ع از دست يهود خواهد بود، اما در عين حال آيه شريفه صريح در اين معنا
نيست، و تنها ظهورى در آن وجود دارد كه انشاء اللَّه در تتمه اين بحث در آخر سوره
نساء از نظر خوانندگان خواهد گذشت.
(وَ رافِعُكَ إِلَيَّ وَ مُطَهِّرُكَ مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا) كلمه
رفع به معناى بلند كردن و برداشتن است، بر خلاف كلمه وضع كه در
معناى نهادن به كار مىرود. و طهارت، كه مطهر اسم فاعل از باب تفعيل
آن است، به معناى پاكى است، بر خلاف قذارت كه در معناى ناپاكى استعمال مىگردد. و
ما قبلا گفتارى
[1] و هيچ يك از اهل كتاب نيست مگر آنكه بطور قطع قبل از مردنش
به او ايمان مىآورد و روز قيامت او گواه بر آنان است سوره نساء، آيه
159 .
[2] و اينكه گفتند ما مسيح عيسى بن مريم فرستاده خدا را كشتيم،
در حالى كه او را نه كشتند و نه به دار آويختند و ليكن بر ايشان مشتبه شد،( كس
ديگرى را كشتند، خيال كردهاند عيسى بوده) و محققا كسانى كه در اين باره اختلاف
كردهاند، هر دو طايفه در شكند و يقين به اين معنا ندارند، و به جز پيروى از گمان،
مدركى ندارند و هيچ كس از اهل كتاب نيست مگر آنكه قبل از مردن به عيسى ع ايمان
مىآورند، و او در روز قيامت عليه آنان گواه خواهد بود. سوره نساء آيات 159-
157 .
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 3 صفحه : 325