نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 3 صفحه : 309
( كانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً
فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ
الْكِتابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ وَ مَا
اخْتَلَفَ فِيهِ) ...(مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ ... )[1] و منظور از حكمت،
آن معرفتى است كه براى اعتقاد و عمل آدمى مفيد باشد.
[مراد
از تورات و انجيل در قرآن كريم]
و بنا بر اين
پس اگر در آيه مورد بحث تورات و انجيل را بر كتاب و حكمت عطف كرده، نبايد اشكال
كرد كه مگر تورات و انجيل كتاب نيستند و مگر مشتمل بر حكمت و دستورات نافع براى
اعتقاد و عمل نمىباشند؟ براى اينكه اين عطف از باب ذكر فرد بعد
از ذكر جنس است، به خاطر رساندن اهميتى كه در فرد هست.
پس كسى
نپندارد كه الف و لام در الكتاب الف و لام استغراق است، يعنى آيه
مىخواهد بفرمايد كه خداى تعالى تمامى كتب آسمانى را به عيسى ع تعليم داده، براى
اينكه اين توهم با آيه زير نمىسازد كه فرموده:(وَ لَمَّا
جاءَ عِيسى بِالْبَيِّناتِ، قالَ: قَدْ جِئْتُكُمْ بِالْحِكْمَةِ، وَ لِأُبَيِّنَ
لَكُمْ بَعْضَ الَّذِي تَخْتَلِفُونَ فِيهِ، فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ
أَطِيعُونِ)[2] كه بيانش
گذشت. اما بايد ديد كه منظور از تورات چيست و قرآن كريم از اين اسم چه كتابى را در
نظر دارد؟ آن كتابى كه در ميقات در الواحى كه قرآن كريم در سوره اعراف داستانش را
آورده و به موسى نازل كرد؟ و يا اين اسفارى كه فعلا در دست يهود است، (به قول
بعضىها به مطاعن انبيا شبيهتر است تا به كتاب آسمانى مترجم ) قطعا
منظور قرآن كريم از كلمه تورات اين اسفار نيست، براى اينكه خود يهوديان هم اعتراف
دارند بر اينكه سند اين اسفار به زمان موسى ع منتهى نمىشود و سلسله سند در فترت و
فاصله بين بخت نصر (يكى از پادشاهان بابل) و كورش (يكى از ملوك فارس) قطع شده،
چيزى كه هست قرآن كريم تمامى مطالب تورات موجود در عصر رسول خدا ص (كه ما
نمىدانيم تا اين عصر چه مقدار ديگرش تحريف شده) را رد ننموده و آن را بطور كلى
مخالف تورات اصلى ندانسته، هر چند كه به دلالت خود قرآن كريم از تحريف هم به دور نمانده،
چون دلالت آيات قرآن بر اينكه تورات بازيچه دست تحريف شده، روشن است.
از قرآن كريم
چنين فهميده مىشود كه انجيل (كه به معناى بشارت است) يك كتاب
[1] و قبل از نزول كتاب و وحى مردم همه امت واحدهاى بودند، ليكن
چون با يكديگر اختلاف كردند، خداى عز و جل كتاب( وحى) فرستاد تا اختلافشان را رفع
بكند ولى مردم بر سر همان وحى هم اختلاف كردند. سوره بقره آيه 210
[2] و وقتى عيسى ع با معجزات روشنش بيامد، گفت: من برايتان حكمت
آوردم و از كتاب و وحى هم مقدارى كه رفع اختلافتان كند آوردهام، پس از خدا بترسيد
و مرا در احكام آن كتاب اطاعت كنيد. سوره زخرف، آيه 63 .
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 3 صفحه : 309