responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 3  صفحه : 299

[وجه تعبير به ملائكه در جمله‌(إِذْ قالَتِ الْمَلائِكَةُ ...)]

حال چرا چنين كرده، بعضى از مفسرين در توجيهش گفته‌اند: مراد از ملائكه همان جبرئيل است و اگر يك ملك را ملائكه خوانده از باب تعظيم آن يك ملك بوده است، هم چنان كه خود ما در گفتگوهاى خود مى‌گوئيم: فلانى خيلى جاها رفته و سياحت‌ها كرده، كشتى‌ها سوار شده با اينكه بيش از يك كشتى سوار نشده. و يا مى‌گوئيم: مردم در باره فلانى چنين و چنان مى‌گويند با اينكه همه مردم نگفته‌اند و تنها يك نفر گفته و از اين قبيل تعبيرها معمول است و نظير اين اختلاف تعبير در داستان قبلى زكريا هم آمده، يك جا فرموده بود:

(فَنادَتْهُ الْمَلائِكَةُ)- ملائكه او را ندا دادند دنبالش فرمود: خدا چنين و چنان مى‌كند .

بعضى ديگر گفته‌اند: در داستانى كه آيه مورد بحث حكايتش مى‌كند، يعنى در ندا دادن مريم فرشتگان ديگر با جبرئيل بوده‌اند.

ولى آنچه بعد از تدبر در آيات راجع به ملائكه به دست مى‌آيد، اين است كه ملائكه همه در يك رديف و يك مقام نيستند، بين آنان از نظر قرب به خداى تعالى تقدم و تاخر هست، آنكه متاخر است تابع محض اوامر متقدم است، بطورى كه افعالش عين فعل متقدم به حساب مى‌آيد و گفتارش هم عين گفتار او است، نظير وصفى كه در خودمان مشاهده مى‌كنيم، افعال قوا و اعضايمان را فعل خود نيز مى‌دانيم، بدون اينكه فعل را دو تا فعل كنيم و مى‌گوئيم: چشمم او را ديد و گوشم آن را شنيد و اعضاى بدن من چنين و چنان كرد و اين نامه را دست من نوشته، و اين نقشه را بندهاى انگشتانم كشيده، و در عين حال مى‌گوئيم: من او را ديدم و آن را شنيدم و چنين و چنان كردم و اين نامه را نوشته، اين نقشه را كشيدم.

همانطور كه عمل اعضاى ما كه تابع ما هستند عمل خود ما نيز هست، همچنين اعمال و اقوال ملائكه كه تابع فرشته روح 7‌اند، عمل و قول خود روح نيز هست، براى اينكه ملائكه تابع او هستند و هر چه مى‌كنند به امر او مى‌كنند و به همين اعتبار است كه مى‌بينيم خداى تعالى قبض ارواح را كه ملائكه موكل بر ارواح؟ مباشر آنند عمل خودش و هم عمل آن ملائكه دانسته، در عين اينكه آن را به فرشتگان مباشر نسبت داده، و فرموده:(حَتَّى إِذا جاءَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنا)[1]، و در عين حال آن را به ملك الموت كه فرمانده و متبوع آن فرشتگان است نسبت داده مى‌فرمايد:(قُلْ يَتَوَفَّاكُمْ مَلَكُ الْمَوْتِ الَّذِي وُكِّلَ بِكُمْ)[2] و در عين حال همين قبض ارواح را به خودش نسبت داده، مى‌فرمايد:(اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِينَ مَوْتِها)


[1] تا آنكه مرگ يكى از شما انسان‌ها برسد، فرشتگان فرستاده ما جان او راى مى‌گيرند. سوره انعام، آيه 61 .

[2] بگو ملك الموت كه موكل بر شما است جان شما راى مى‌گيرد. سوره سجده، آيه 11 .

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 3  صفحه : 299
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست