responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 3  صفحه : 248

و اگر شما خوانندگان عزيز ساير موارد علاقه و محبت را يك يك در نظر بگيريد و يا داستانهاى عشاق تاريخ را بخوانيد بدون شك مى‌بينيد كه با همه اختلافى كه در آنان هست، در اين مطلب شريك‌اند، كه مى‌خواهند با وصل به محبوب، خلاى را از خود پر كنند.

پس بنده مخلص كه اخلاص خود را با محبت به خدا اظهار مى‌دارد، هيچ هدفى جز اين ندارد كه خدا هم او را دوست بدارد، همانطور كه او خدا را دوست مى‌دارد و خدا براى او باشد همانطور كه او براى خدا است، اين است حقيقت امر.

چيزى كه هست خداى سبحان در كلام مجيدش هر حبى را حب نمى‌شمارد چون حب (كه حقيقتش علقه و رابطه‌اى است ميان دو چيز)، وقتى حب واقعى است كه با ناموس حب حاكم در عالم وجود، هماهنگ باشد، چون دوست داشتن هر چيز مستلزم دوست داشتن همه متعلقات آنست و باعث مى‌شود كه انسان در برابر هر چيزى كه در جانب محبوب است تسليم باشد.

در مورد دوستى خدا هم همين طور است. خداى سبحان كه خداى واحد است و هر موجودى در تمامى شؤون وجوديش به او متكى است، و همه تلاشش در يافتن وسيله‌اى به سوى او است، خدايى كه تمامى خرد و كلان عالم به سوى او باز مى‌گردد، بايد دوستى و اخلاص با او توأم با قبول دين او باشد كه همان دين توحيد و طريقه اسلام است.

[لازمه دوست داشتن خدا، قبول دين او و اطاعت و تسليم در برابر اوست‌]

كسى كه خدا را دوست مى‌دارد بايد به قدر طاقت و كشش ادراك و شعورش از دين او پيروى كند و دين نزد خدا اسلام است و اسلام همان دينى است كه سفراى خدا مردم را به سوى آن مى‌خوانند و انبيايش و رسولانش به سوى آن دعوت مى‌كنند و مخصوصا آخرين اديان الهى يعنى دين اسلام كه در آن اخلاصى هست كه ما فوق آن تصور ندارد، دين فطرى است كه خاتم همه شرايع و طرق نبوت است، و با رحلت خاتم الانبياء 6 مساله نبوت ختم گرديد و اين نكته‌اى كه ما تذكر داديم مطلبى است كه هيچ متدبر در قرآن، در آن مطلب ترديد نمى‌كند.

و چگونه ممكن است ترديد كند، با اينكه رسول خدا 6 طريقه و راهى را كه پيموده، راه توحيد و طريقه اخلاص معرفى نموده است، چون پروردگارش او را دستور داده كه راه خود را چنين معرفى كند و فرموده:(قُلْ هذِهِ سَبِيلِي أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ عَلى‌ بَصِيرَةٍ، أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِي، وَ سُبْحانَ اللَّهِ وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ)[1] كه در اين آيه سبيل خود را


[1]( اى رسول ما) بگو طريقه و روش من و پيروانم اين است كه خلق را با بصيرت و بينايى به خدا دعوت كنم، خداوند منزه است و من از مشركين نيستم.( سوره يوسف آيه 108).

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 3  صفحه : 248
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست