نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 3 صفحه : 214
مرده از زنده را (در آيه دوم) آورد.
مقابله ديگرى
كه آيه اول و دوم شده اين است كه در آيه اول فرموده بود:(بِيَدِكَ
الْخَيْرُ)، و در آيه دوم در مقابل آن فرمود:(وَ
تَرْزُقُ مَنْ تَشاءُ بِغَيْرِ حِسابٍ) كه ان شاء اللَّه
بيانش مىآيد.
(وَ تَرْزُقُ مَنْ تَشاءُ بِغَيْرِ حِسابٍ).
مقابلهاى كه
چند سطر قبل متذكر شديم اين نكته را مىفهماند كه جمله ترزق ... بيان
مطالب قبل، يعنى دادن ملك و عزت و ايلاج و غيره است، بنا بر اين عطفى كه در اين
جمله شده عطف بيان و توضيح دهنده، است، و در نتيجه از قبيل بيان حكمى خاص به علتى
عام است، هم چنان كه جمله(بِيَدِكَ الْخَيْرُ) هم نسبت به
ما قبل خود همين طور بود، و معناى جمله مورد بحث اين است كه متصرف در امور خلق
تويى، چون تويى كه هر كس را بخواهى بدون حساب روزى مىدهى.
رزق از نظر
قرآن به چه معنا است؟
معناى رزق
روشن و واضح است و آنچه از موارد استعمال آن به دست مىآيد اين است كه در معناى
اين كلمه نوعى بخشش و عطا هم خوابيده، مثلا مىگويند پادشاه به لشگريان رزق
مىدهد، كه اين جمله تنها شامل مواد غذايى لشگر مىشود، قرآن كريم هم مىفرمايد:(وَ عَلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَ كِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ)[1] كه در اين آيه لباس
جزء مصاديق رزق شمرده نشده است.
اين معناى
اصلى و لغوى كلمه بود، ولى بعدها در معناى آن توسعه دادند و هر غذايى را كه به
آدمى مىرسد، چه دهندهاش معلوم باشد و چه نباشد رزق خواندند، گويا رزق بخششى است
كه به اندازه تلاش و كوشش انسان به او مىرسد هر چند كه عطا كننده آن معلوم نباشد،
سپس توسعه ديگرى در معناى آن داده و آن را شامل هر سودى كه به انسان رسد نمودهاند
هر چند كه غذا نباشد، و به اين اعتبار همه مزاياى زندگى اعم از مال و جاه و عشيره
و ياوران و جمال و علم و غيره را رزق خواندند.
[1] مردى كه صاحب فرزند است بايد رزق و لباس همسران را بطور
متعارف بگيرد( سوره بقره آيه 233).
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 3 صفحه : 214