responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 3  صفحه : 205

مالك الملك،(تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشاءُ، وَ تَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشاءُ وَ تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ) با توضيحى كه خواهد آمد از شؤون ملك اعتبارى است، و آنچه در آيه دوم آمده از شؤون ملك حقيقى است، پس خدا مالك الملك على الاطلاق است، يعنى هم مالك ملك حقيقى است و هم مالك ملك اعتبارى.

(تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشاءُ، وَ تَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشاءُ)

[ملك، چه حق و چه باطل از ناحيه خداى تعالى است‌]

كلمه ملك بدان جهت كه در اين آيه، مطلق آمده، (و نفرموده ملك حق را به هر كس بخواهى مى‌دهى)، شامل ملك حق و ملك باطل هر دو مى‌شود، و خلاصه مى‌فهماند مالكيت آن كس كه در ملكش عدالت مى‌كند، و هم مالكيت كسى كه در ملكش جور و ستم روا مى‌دارد، هر دو از خدا است، براى اينكه ملك (همانطور كه قبلا يعنى در تفسير آيه:(أَنْ آتاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ ...)[1] بيان كرديم) خودش فى نفسه موهبتى از مواهب خدا است، نعمتى است كه مى‌تواند منشا آثار خيرى در مجتمع انسانى باشد، و به همين جهت است كه مى‌بينيم خداى تعالى علاقه و دوست داشتن ملك را فطرى و جبلى انسانها كرده است.

پس ملك حتى آنكه در دست غير اهلش افتاده بدان جهت كه ملك است، مذموم نيست، آنچه مذموم است يا به دست گرفتن نااهل است، مثل ملكى كه شخص ظالم و غاصب از ديگرى غصب كرده، و يا خود آن هم مذموم نيست، بلكه سيرت و باطن خبيث او مذموم است، چون او مى‌توانست براى خود سيرتى نيكو درست كند، كه البته برگشت اين نيز به همان وجه اول است.

و به بيانى ديگر مى‌گوئيم: ملك نسبت به كسى كه اهليت آن را دارد نعمت است، و اين نعمت را خداى سبحان در اختيار او نهاده، و نسبت به آنكه اهليت ندارد نقمت و بدبختى است، و اين نقمت و عذاب را خدا به گردن او انداخته، پس به هر حال ملك چه خوبش و چه بدش از ناحيه خدا است، و فتنه‌اى است كه با آن بندگان خود را مى‌آزمايد.

در سابق هم گفتيم كه هر جا خداى سبحان مطلبى را مقيد به مشيت خود كرده، معنايش اين نيست كه خدا كارهايش را دل بخواهى و جزافى انجام مى‌دهد، بلكه معنايش اين است كه هر چه مى‌كند در كمال اختيار مى‌كند، مجبور به هيچ كارى نيست، پس در آيه مورد بحث هم معناى كلام اين است كه اگر به كسى ملك مى‌دهد و يا از كسى مى‌گيرد، و اگر به كسى عزت مى‌دهد، و ديگرى را ذليل مى‌كند، همه را با مشيت خود مى‌كند، و كسى نيست‌


[1] سوره بقره آيه 258.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 3  صفحه : 205
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست